صفحه‌های زیر به الگو:ب پیوند دارند:
۵۰ مورد نمایش یافته است.
- یک عمر در حوالی غربت مقیم بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- بارها از سفره‌اش با اینکه نان برداشتند (تراگنجانش) (پیوندها)
- مانند باران بود و بر دل‌ها ترنّم داشت (تراگنجانش) (پیوندها)
- سکه‌ها ایمانشان را برد بیعت‌ها شکست (تراگنجانش) (پیوندها)
- نمی‌شد خالی از عَمّارها دور و برت ای کاش (تراگنجانش) (پیوندها)
- گل می‌کند لبخند تو مهمان که می‌آید (تراگنجانش) (پیوندها)
- تویی امیر جمل وارث رشادت حیدر (تراگنجانش) (پیوندها)
- پا گرفته در دلم آتشی پنهان شده (تراگنجانش) (پیوندها)
- پروانه شد تا شعله‌ور سازد پرش را (تراگنجانش) (پیوندها)
- گفت رنجور دلش از اثر فاصله‌هاست (تراگنجانش) (پیوندها)
- این كیست از خورشید مولا ماه‌روتر (تراگنجانش) (پیوندها)
- مشعلی در دست آمد راه را پیدا کند (تراگنجانش) (پیوندها)
- پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم (تراگنجانش) (پیوندها)
- دلم پرواز می‌خواهد رها در باد خواهم شد (تراگنجانش) (پیوندها)
- غرقۀ شک غرق باور شو که چندان دیر نیست (تراگنجانش) (پیوندها)
- سوار گمشده را از میان راه گرفتی (تراگنجانش) (پیوندها)
- حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد (تراگنجانش) (پیوندها)
- آیینه بود و عاقبت او به خیر شد (تراگنجانش) (پیوندها)
- زهیر باش دلم تا به کربلا برسی (تراگنجانش) (پیوندها)
- مسیح خوانده مرا وقت امتحان من است (تراگنجانش) (پیوندها)
- گفتی که سرنوشت همین از قدیم بود (تراگنجانش) (پیوندها)
- بی‌زره رفت به میدان که بگوید حسن است (تراگنجانش) (پیوندها)
- هيچ موجى از شكست شوق من آگاه نيست (تراگنجانش) (پیوندها)
- در سرخی غروب نشسته سپیده‌‌ات (تراگنجانش) (پیوندها)
- این جوان کیست كه گل صورت از او دزدیده‌ست (تراگنجانش) (پیوندها)
- امشب که نرگس‌ها اسیر دست پاییزند (تراگنجانش) (پیوندها)
- طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را (تراگنجانش) (پیوندها)
- یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست (تراگنجانش) (پیوندها)
- باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد (تراگنجانش) (پیوندها)
- هوای بام تو داریم ما هوایی‌ها (تراگنجانش) (پیوندها)
- فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی (تراگنجانش) (پیوندها)
- زایران درگهت را بر در خلد برین (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش (تراگنجانش) (پیوندها)
- کمتر از ناقه صالح نبود اصغر من (تراگنجانش) (پیوندها)
- باز این چه شورش است که در خلق عالم است (تراگنجانش) (پیوندها)
- کس ندیده در عالم اینچنین گرفتاری (تراگنجانش) (پیوندها)
- تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد (تراگنجانش) (پیوندها)
- زینت صفحه تاریخ که نامش حسن است (تراگنجانش) (پیوندها)
- چه کربلا ست که آدم به هوش می آید (تراگنجانش) (پیوندها)
- ما را دلی‌ست چون تن لرزان بیدها (تراگنجانش) (پیوندها)
- شده‌ست آینۀ حیّ لایموت صفاتش (تراگنجانش) (پیوندها)
- یکی از همین روزها ناگهان (تراگنجانش) (پیوندها)
- نمازی خوانده‌ام در بارش یک‌ریز ترتیلش (تراگنجانش) (پیوندها)
- اگرچه زود می‌آید اگرچه دیر می‌آید (تراگنجانش) (پیوندها)
- ای چشم‌هایت جاری از آیات فروردین (تراگنجانش) (پیوندها)
- نمی از چشم‌های توست چشمه رود دریا هم (تراگنجانش) (پیوندها)
- لب ما و قصۀ زلف تو چه توهمی چه حکایتی (تراگنجانش) (پیوندها)
- می‌گوید از شکستن سرو تناورش (تراگنجانش) (پیوندها)
- داستان هایی که از شام خراب آورده ام (تراگنجانش) (پیوندها)
- زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت (تراگنجانش) (پیوندها)