نمایش مبدأ برای خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید

{{سرصفحه
 | مطلع=خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید
 | نام شعر=
 | شاعر =محمدحسین غروی اصفهانی 
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 |قالب = مثنوی
 |وزن = فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
 |موضوع = علی اصغر(ع)
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی = 
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}
{{شعر}}
{{ب|خبر مقدم علی اصغر ز سفر می آید|لوحش الله که به همراه پدر می آید}}
{{ب|ناز پرورد من آمد سوی گهوارۀ ناز|می سزد گر بنهم بر قدمش روی نیاز}}
{{ب|طوطی من سخنی، از چه زبان بسته شدی|سفری بیش نرفتی که چنین خسته شدی}}
{{ب|ناز آغاز کن و جلوه کن از آغوشم|که من این جلوه بملک دو جهان نفروشم}}
{{ب|ای جگر تشنه که با خون جگر آمده ای|خشک لب رفتی و با دیدۀ تر آمده ای}}
{{ب|از چه آغشته بخونی تو به آغوش پدر|تو که رفتی به سلامت بسیر دوش پدر}}
{{ب|آخر ای غنچۀ پژمرده که سیرابت کرد|نغمۀ تیر ترا از چه چنین خوابت کرد}}
{{ب|از چه ای بلبل شیدا تو چنین خاموشی|یا که از سوز عطش باز مگر مدهوشی}}
{{ب|گل من خار خدنگ که گلوی تو درید|گوش تا گوش ترا تیر جفای که درید}}
{{ب|پنجۀ ظلم که این غنچۀ گل خارت کرد|کاین ستم بر تو و بر مادر غمخوارت کرد}}
{{ب|چه شد ای بلبل خوشخوان ز نوا افتادی|ز آشیان رفتی و در دام بلا افتادی}}
{{ب|چه شد ای روح روانم که ز جان سیر شدی|بهر یک قطرۀ آبی هدف تیر شدی}}
{{ب|بودم امید که تا بال و پری باز کنی|نه که از دست من غمزده پرواز کنی}}
{{ب|آرزو داشتم از شیر ترا باز کنم|برگ عیشی ز گل روی تو من ساز کنم}}
{{ب|ناوک خصم ترا عاقبت از شیر گرفت|دست تقدیر ز شیرت به چه تدبیر گرفت}}
{{ب|اگرت آب ندادند و مرا شیر نبود|نازنین حلق ترا طاقت این تیر نبود}}
{{ب|تیر کین با تو چه ای کودک معصومم کرد|این قدر هست که از روی تو محرومم کرد}}
{{ب|وای بر حرمله کاندیشه ز خون تو نکرد|رحم بر کودکی و سوز درون تو نکرد}}
{{ب|ای دریغا که شدی کشتۀ بی شیری من|پس از این تا چه کند داغ تو و پیری من}}
{{ب|وای بر خال دل مادر بیچارۀ تو|پس از این مادر و قنداقه و گهوارۀ تو}}
{{ب|چشم از مادر غمدیده چرا پوشیدی|مگر ای شیرۀ جان شیر که را نوشیدی}}
{{ب|یادی از مادر بی شیر و ز پستان نکنی|خنده بر روی من ای غنچۀ خندان نکنی}}
{{ب|داد از ناوک بیداد که خاموش کرد|مادر غمزده را نیز فراموشت کرد}}
{{ب|طاقتم طاق شد آن طاقۀ ریحانم کو|طوطی شهد دهان شکر افشانم کو}}
{{ب|حیف و صد حیف که برگ گل نسرینم رفت|ناز پروردۀ من، اصغر شیرینم رفت}}
{{پایان شعر}}