گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر =مولی نبود | نام شاعر =صامت بروجردی | قالب =قصیده | وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | موضوع =امیرالمومنین(ع) | مناسبت = مدح | زمان سرایش = معاصر |...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۳

گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود
اطلاعات شعر
نام شعرمولی نبود
نام شاعرصامت بروجردی
قالبقصیده
وزنفاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
موضوعامیرالمومنین(ع)
مناسبتمدح
زمان سرایشمعاصر
زبانفارسی
تعداد ابیات۲۲بیت


گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود را صامت بروجردی درباره امیرالمومنین(ع) و سروده است.

معرفی

«گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود» اثر شعری از صامت بروجردی است. این قصیده شعری در گونه مدح امام علی(ع) در بیست و دو بیت سروده شده است. صامت بروجردی شعر «گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود» را در مدح امیرالمومنین(ع) سروده است. این قصیده در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است.

متن شعر

گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبوداسمی از اسلام و از اسلامیان برپا نبود
گر نیفشردی به حفظ بیضه اسلام پاینامی از شرع و شریعت تاکنون اصلاً نبود
گر نمی‌افروخت از بهر شکست خصم دستحق‌پرستی در تمام ماسوی پیدا نبود
دفع کفار عرب را کرد شمشیر کجشورنه راه راست اندر ین حق بر جا نبود
می نبود آثاری از مالایری و مایریذات پاکش گر غرض از خلقت اشیاء نبود
آفتاب و آسمان و کرسی و لوح و قلمعرش و فرض و هستی و دنیا و مافیها نبود
شد ز نسل آدم و حوا هویدا نسل ویوین عجب گروی نبودی آدم و حوا نبود
نوح و ابراهیم و الیاس و شعیب و خضر و هودیوسف و یعقوب و لوط و موسی و عیسی نبود
گر نکردی تربیت اصلاب یا ارحام رافعلی اندر امهات و فیضی از آبا نبود
نوک شمشیرش حدیث از لام الف لا می‌کندیعنی از تیغش نبودی حرفی از الا نبود
هل‌اتی را جز حدیث وی نبد شان نزولقل تعالوا را به غیر از نص وی معنی نبود
می‌سزد او را «سلونی» در منبر نه آنکمعنی حرفی ز قرآن خدا دانا نبود
آنکه را لولا علی بد عمده اسباب کاردر خلافت لایق این دعوی بی‌جا نبود
ای پناه بی‌پناهان یا علی در کربلاگر تو بودی در بر دشمن حسین تنها نبود
ساقی کوثر تو و بهر لب خشک حسینقطره آبی در زوال ظهر عاشورا نبود
هیچ لامذهب نکشته میهمان را تشنه لبخود گرفتم کاب مهر مادرش زهرا نبود
کی کند راس مسلمان را مسلمان بر سناندر بر گبر و نصاری این عمل زیبا نبود
آن تن نازک که شد از نعل اسبان توتیازیب آغوش نبی و سید بطحا نبود
آن سری کاندر بر حق بود دایم در سجودروی خاکستر به کنج مطبخ او را جا نبود
آل طه را کشیدن جانب بزم و شرابدرخور چوب یزید شوم بی‌پروا نبود
آن نبی کزوی صدای صوت قرآن شد بلندخوش نما در پیش چشم کافر و ترسا نبود
ماند گر این محشر عظمی به عالم ناتمامبیش از این دیگر (به صامت) طاقت انشا نبود


پانویس

منابع