در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = سیف فرغانی | قالب = غزل | وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | موضوع = عرفانی | مناسبت = | زمان سرایش = | زبان = فارسی | تعداد ابیات = ۷بیت | منبع...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
  | مطلع=در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
  | تصویر =  
  | تصویر =  
| توضیح تصویر =
  | نام شعر=
  | نام شعر =  
  | شاعر = سیف فرغانی
  | نام شاعر = سیف فرغانی
| مصحح =
  | قالب = غزل
| بخشی از دیوان =
  | وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  |قالب = غزل
  | موضوع = عرفانی
  |وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
  | مناسبت =
  |موضوع = عرفانی
  | زمان سرایش =  
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات = ۷بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم''' از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی [[سیف فرغانی]] است. این شعر در قالب غزل و در وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در هفت سروده شده است.
== متن شعر ==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم|در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم}}
{{ب|در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم|در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم}}
خط ۲۷: خط ۲۵:
{{ب|این عقل و بخت از پی دنیا بُوَد به‌کار|از عقل پیر و بخت جوان نیز بگذریم}}
{{ب|این عقل و بخت از پی دنیا بُوَد به‌کار|از عقل پیر و بخت جوان نیز بگذریم}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
== پانویس ==
== منابع ==
[[رده:اشعار مناجات]]
[[رده:اشعار توحیدی]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۰۸

در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم از
سیف فرغانی



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: عرفانی
در عشق دوست از سر جان نیز بگذریمدر یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
مالی کز او فقیر وغنی را توانگری‌ستدرویش‌وار از سر آن نیز بگذریم
گر دل چو دیگران نگرانی کند به غیردر حال از این دل نگران نیز بگذریم
قومی نشسته‌اند برای جنان وحوربرخیز تا ز حور و جنان نیز بگذریم
از لامکان گذشتن اگرچه نه کار ماستگر لا مدد کند ز مکان نیز بگذریم
هرچند از مکان به زمانی توان گذشتوقتی بُوَد که ما ز زمان نیز بگذریم
این عقل و بخت از پی دنیا بُوَد به‌کاراز عقل پیر و بخت جوان نیز بگذریم