قصیده ای که در او مدح مرتضی نبود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
| عنوان = [[قصیده ای که در او مدح مرتضی نبود]]
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام شعر = کیش اهل محبت
| نام شاعر = میرزا داراب جویا
| قالب = غزل
| وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
| موضوع = مدح امیرالمومنین
| مناسبت = مجالس شیعه
| زمان سرایش = قدیم
| زبان = فارسی
| تعداد ابیات = 7
| منبع = دیوان جویای تبریزی
}}
'''قصیده ای که در او مدح مرتضی نبود''' میرزا دارا یا میرزا دارا بیک جویا تبریزی که اصل وی از تبریز است در کشمیر به دنیا آمد و در تبریز نشو و نما یافت و به سال ۱۱۱۰ یا ۱۱۱۸ه.ق درگذشت. در عهد عالمگیرشاه، مشهور و مورد احترام و اکرام وی وحاکمان ‏کشمیر قرار گرفت.جویا تبریزی از چهره‌های نامدار در سبک هندی است. او از مهم‌ترین شاگردان صائب تبریزی به شمار می‌آید.
'''قصیده ای که در او مدح مرتضی نبود''' میرزا دارا یا میرزا دارا بیک جویا تبریزی که اصل وی از تبریز است در کشمیر به دنیا آمد و در تبریز نشو و نما یافت و به سال ۱۱۱۰ یا ۱۱۱۸ه.ق درگذشت. در عهد عالمگیرشاه، مشهور و مورد احترام و اکرام وی وحاکمان ‏کشمیر قرار گرفت.جویا تبریزی از چهره‌های نامدار در سبک هندی است. او از مهم‌ترین شاگردان صائب تبریزی به شمار می‌آید.



نسخهٔ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۱

قصیده ای که در او مدح مرتضی نبود
اطلاعات شعر
نام شعرکیش اهل محبت
نام شاعرمیرزا داراب جویا
قالبغزل
وزنمفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
موضوعمدح امیرالمومنین
مناسبتمجالس شیعه
زمان سرایشقدیم
زبانفارسی
تعداد ابیات7
منبعدیوان جویای تبریزی


قصیده ای که در او مدح مرتضی نبود میرزا دارا یا میرزا دارا بیک جویا تبریزی که اصل وی از تبریز است در کشمیر به دنیا آمد و در تبریز نشو و نما یافت و به سال ۱۱۱۰ یا ۱۱۱۸ه.ق درگذشت. در عهد عالمگیرشاه، مشهور و مورد احترام و اکرام وی وحاکمان ‏کشمیر قرار گرفت.جویا تبریزی از چهره‌های نامدار در سبک هندی است. او از مهم‌ترین شاگردان صائب تبریزی به شمار می‌آید.

شعرین تانیماسی

این شعر، غزل است و دارای 7 بیت می باشد.وزن آن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن بوده و در مدح میرالمومنین علی(ع) است.

متن شعر

قصیده ای که در او مدح مرتضی نبودچو سبحه ای ست که از خاک کربلا نبود
وجود پاک تو و ذات حضرت نبودچو لفظ و معنی از یکدگر جدا نبود
بود ز شیر فلک رتبه ی سگت افزونگدای درگه تو کم ز پادشا نبود
به کیش اهل محبت کسی که از دل و جانغلام تو نبود بندهٔ خدا نبود
کسی که بغض تو در خاطرش گره کرده استنمی شود ولد حیض یا زنا نبود
همین بس است بهشتم که روز بازپسینمرا به درگه غیر تو التجا نبود
هزار شکر که از شعر و شاعری جویابه غیر مدح سراییم مدعا نبود

[۱] فارسی سرایان آذربایجان

  1. دیوان جویای تبریزی، ص 212