گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سرصفحه | |||
| مطلع=گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است | |||
| نام شعر= | |||
| شاعر = فیض کاشانی | |||
| مصحح = | |||
| بخشی از دیوان = | |||
| بخشی از مجموعه اشعار = | |||
| قالب = غزل | |||
| وزن = مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن | |||
| موضوع = امام مهدی(ع) | |||
| قبلی = | |||
| بعدی = | |||
| سال خورشیدی = | |||
| سال میلادی = | |||
| سال قمری = | |||
| یادداشت = | |||
}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است|گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است}} | |||
{{ب|گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت|گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است}} | |||
{{ب|گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی|گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است}} | |||
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است | {{ب|گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم|گفت آن که سوخت او را کی ناله یا فغان است}} | ||
{{ب|گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی|گفتم نفس همین است گفتا سخن همان است}} | |||
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است | {{ب|گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما|گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است}} | ||
{{ب|گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد|گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جان است}} <ref>https://ganjoor.net/feyz/divanz/ghazalz/sh96 | |||
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت | |||
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است | |||
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی | |||
گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است | |||
گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم | |||
گفت آن که سوخت او را کی ناله یا فغان است | |||
گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی | |||
گفتم نفس همین است گفتا سخن همان است | |||
گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما | |||
گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است | |||
گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد | |||
گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جان است <ref>https://ganjoor.net/feyz/divanz/ghazalz/sh96 | |||
</ref> | </ref> | ||
{{پایان شعر}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۸
[۱]
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است | گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است | |
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت | گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است | |
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی | گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است | |
گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم | گفت آن که سوخت او را کی ناله یا فغان است | |
گفتم فراق تا کی گفتا که تا تو هستی | گفتم نفس همین است گفتا سخن همان است | |
گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما | گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است | |
گفتم ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد | گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جان است |