انتقامش را گرفت اینگونه با اعجاز آه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{سرصفحه | ||
| | | مطلع=انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه | ||
| | | نام شعر=دختر انا فتحنا | ||
| | | شاعر = سیدحمیدرضا برقعی | ||
| | | مصحح = | ||
| | | بخشی از دیوان = | ||
| قالب =غزل | |قالب = غزل | ||
| وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | |وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | ||
| موضوع = | |موضوع = رقیه دختر امام حسین(ع) | ||
| | | قبلی = | ||
| | | بعدی = | ||
| | | سال خورشیدی = | ||
| | | سال میلادی = | ||
| | | سال قمری = | ||
| یادداشت = | |||
}} | }} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه|آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه}} | {{ب|انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه|آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه}} | ||
خط ۳۵: | خط ۳۱: | ||
{{ب|بعد از این هرجا که رفتی با تو میآیم پدر|پای من زخمیست اما روبهراهم روبهراه}} | {{ب|بعد از این هرجا که رفتی با تو میآیم پدر|پای من زخمیست اما روبهراهم روبهراه}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۲۶
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه | آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه | |
قصۀ کربوبلا را دختری تغییر داد | کاخها ویرانه شد، ویرانهاش شد بارگاه | |
چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید | سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه | |
دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است | چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه | |
دختر اِنّا فَتَحنا اشک میریزد ولی | گریههای او ندارد رنگ زاری هیچگاه | |
بر سرش میریخت خاک از بامها، میسوختند | دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه | |
بین طوفان، غنچه و گل سر در آغوش هماند | او به زینب یا که زینب میبَرَد بر او پناه | |
تا شود زهرا، فقط یک کارِ باقی مانده داشت | شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه | |
چون زبانش بند میآمد خجالت میکشید | با سرِ بابا سخن میگفت، اما با نگاه | |
آه بابا پا به پایت سوختم، خوردم زمین | رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه | |
ماند داغِ نالۀ من بر دل دشمن، فقط | خیزران وقتی که خوردی زیر لب میگفتم آه | |
جنگ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی | عمه میجنگید با دستان بسته، بیسلاح | |
اربعین من نیستم از او سراغم را نگیر | این امانت دار را شرمندهتر از این مخواه | |
بعد از این هرجا که رفتی با تو میآیم پدر | پای من زخمیست اما روبهراهم روبهراه |