زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند|همچو گلبوسه به دشت کفنت آمده‌اند}}
{{ب|زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند|همچو گلبوسه به دشت کفنت آمده‌اند}}
{{ب|«ابر و باد و مه و خورشید و فلک» چرخ‌زنان|به طواف تو و عطر بدنت آمده‌اند}}
{{ب|ابر و باد و مه و خورشید و فلک چرخ‌زنان|به طواف تو و عطر بدنت آمده‌اند}}
{{ب|کاتبان چشم به هُرم نفست دوخته‌اند،|پی یک جرعه ز جام سخنت آمده‌اند}}
{{ب|کاتبان چشم به هُرم نفست دوخته‌اند|پی یک جرعه ز جام سخنت آمده‌اند}}
{{ب|یاکریمان نگاهم به امیدی که مگر|بشنوند آیۀ نور از دهنت آمده‌اند}}
{{ب|یاکریمان نگاهم به امیدی که مگر|بشنوند آیۀ نور از دهنت آمده‌اند}}
{{ب|چشم وا کن نفس صبح که کنعانی‌ها|مست از عطر خوش پیرهنت آمده‌اند}}
{{ب|چشم وا کن نفس صبح که کنعانی‌ها|مست از عطر خوش پیرهنت آمده‌اند}}
{ب|بعد از این رو به که آرند فقیرانی که|به سراغ تو و خلق حَسنت آمده‌اند}}
{{ب|بعد از این رو به که آرند فقیرانی که|به سراغ تو و خلق حَسنت آمده‌اند}}
{{ب|خون‌جگر، جامه‎دران، نوحه‌‌کنان، آن‌هایی|که به خون‌خواهی پرپر زدنت آمده‌اند}}
{{ب|خون‌جگر، جامه‎دران، نوحه‌‌کنان، آن‌هایی|که به خون‌خواهی پرپر زدنت آمده‌اند}}
{{ب|تو غریبی ولی یک روز جهان می‌بیند|شیعیان سینه‌زنان تا وطنت آمده‌اند}}
{{ب|تو غریبی ولی یک روز جهان می‌بیند|شیعیان سینه‌زنان تا وطنت آمده‌اند}}
{{ب|توبه هر لحظه قبول است، بگو برگردند|تیرهایی که به تشیع تنت آمده‌اند}}
{{ب|توبه هر لحظه قبول است، بگو برگردند|تیرهایی که به تشیع تنت آمده‌اند}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹

زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اند از
فائزه زرافشان



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسن(ع)
زخم‌هایی که به تشییع تنت آمده‌اندهمچو گلبوسه به دشت کفنت آمده‌اند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک چرخ‌زنانبه طواف تو و عطر بدنت آمده‌اند
کاتبان چشم به هُرم نفست دوخته‌اندپی یک جرعه ز جام سخنت آمده‌اند
یاکریمان نگاهم به امیدی که مگربشنوند آیۀ نور از دهنت آمده‌اند
چشم وا کن نفس صبح که کنعانی‌هامست از عطر خوش پیرهنت آمده‌اند
بعد از این رو به که آرند فقیرانی کهبه سراغ تو و خلق حَسنت آمده‌اند
خون‌جگر، جامه‎دران، نوحه‌‌کنان، آن‌هاییکه به خون‌خواهی پرپر زدنت آمده‌اند
تو غریبی ولی یک روز جهان می‌بیندشیعیان سینه‌زنان تا وطنت آمده‌اند
توبه هر لحظه قبول است، بگو برگردندتیرهایی که به تشیع تنت آمده‌اند