سر میگذارد آسمان بر آستانت: تفاوت میان نسخهها
Z.khansari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Z.khansari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|قالب = غزل | |قالب = غزل | ||
|وزن = مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع | |وزن = مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع | ||
|موضوع = حضرت | |موضوع = حضرت زهرا(س) | ||
| قبلی = | | قبلی = | ||
| بعدی = | | بعدی = |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۵
سر میگذارد آسمان بر آستانت | غرقیم در دریای لطف بیکرانت | |
محبوبتر از هر کسی نزد رسولی | آغوش او همواره میشد میزبانت | |
چون مادری دلسوز، مرهم مینشاندی | بر زخم او با دستهای مهربانت | |
نور پدر وقتی که شد خاموش دیگر، | تاریک شد، تاریکِ تاریک آسمانت | |
حق علی را غصب کردند و پس از آن | انداختند آتش به جان آشیانت | |
میسوختی در شعلههای کینههاشان | آه از دلت آه از دل آتشفشانت | |
با دستهای بسته حیدر را که بردند | با چشم خود انگار دیدی رفت جانت | |
پشت سر حیدر خودت را میکشاندی | آه از تن مجروح و از اشک روانت | |
هجده بهار از عمر تو تنها گذشت آه | ناگاه دیدی میرسد فصل خزانت | |
پیچید در خانه برای آخرین بار | بوی تنور داغ و بوی عطر نانت | |
بانو تو حتی بعد از اینکه پر کشیدی | بودی به فکر کودکان نیمهجانت | |
بند کفن وا شد تو با مهری فراوان | آغوش وا کردی به روی کودکانت | |
آن کودکانی که پس از تو رنج دیدند | ای کاش پایان داشت اینجا داستانت | |
یا لااقل بانو نمیرفتی تو ای کاش | آن روز در گودال با قدّ کمانت | |
دیدی حسینت را که تنها و غریب است | دیدی که غرق خون شده اینک جوانت | |
با ناله تا گفتی بُنَیَّ عرش لرزید | عالم همه حیران شد از صبر و توانت | |
گفتی که آبت هم ندادند، آسمان سوخت | وقتی شنید این واژهها را از زبانت |