کاربر:Eskandari/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{جعبه اطلاعات شعر
  | عنوان =باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام»
  | عنوان =ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
  | تصویر =  
  | تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
خط ۸: خط ۸:
  | وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  | وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  | موضوع =حضرت زینب(س)
  | موضوع =حضرت زینب(س)
  | مناسبت =ورود کاروان کربلا به شهر شام
  | مناسبت =
  | زمان سرایش = معاصر
  | زمان سرایش = معاصر
  | زبان = فارسی
  | زبان = فارسی
  | تعداد ابیات =۸بیت
  | تعداد ابیات =۱۲بیت
  | منبع =  
  | منبع =  
}}
}}


'''باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام»''' را شاعر آیینی [[جودی خراسانی]] درباره مصیبت حضرت زینب(س) در شهر شام سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در پنج بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن می‌باشد.
'''ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب''' را شاعر آیینی [[جودی خراسانی]] درباره زبان حال حضرت زینب(س) با برادرش امام حسین(ع) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در دوازده بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن می‌باشد.


==متن شعر==
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|باز اسم کوفه آمد در میان و نام شام»|آه آه از صبحِ کوفه! وای وای از شامِ شام}}
{{ب|ای نازنین برادرِ با جان برابرم|افتاده‌ای به خون ز چه؟ ای میر لشگرم!}}
{{ب|روز اندر پیش چشمم، تیره‌تر آید ز شب|بشنَود گوشم اگر از خلق دوران، نامِ شام}}
{{ب|برخیز بهر یاری‌ام، ای آن که بوده‌ای|در هر بلیّه یارم و در هر ورطه یاورم}}
{{ب|ابتلای کربلا و ماجرای کوفه را|محو کرد از لوح هستی، محنت و آلامِ شام}}
{{ب|با آن شجاعتی که تو را بود، بینمت|افتاده‌ای به خاک، ولی نیست باورم}}
{{ب|بی‌حیایی بین که با یک‌دیگر از قتل حسین|می‌نمایندی مبارک باد، خاص و عامِ شام}}
{{ب|قد راست کن که گر علمت آمده نگون|بهرت ز آهِ دل، علمِ دیگر آورم}}
{{ب|آن یکی نان از تصدّق داد، آن خرما؛ ببین|اهل‌بیت مصطفی را این بُوَد اکرامِ شام}}
{{ب|رو در حرم نمی‌کنی، ای مه‌لقا! چرا؟|بی‌مهری از که دیده‌ای؟ ای ماه‌پیکرم!}}
{{ب|آه از آن ساعت! که زینب بر سر بازار دید|می‌زنندش سنگ بر سر، از در و از بامِ شام}}
{{ب|از اشک دیده، مشک نمایم پُر آب، خیز|آور ز انتظار برون، چشم دخترم}}
{{ب|چون نسوزم ز آتش این غم؟ که از کین ریختند|آتش اندر فرق عابد، خلق خون‌آشامِ شام}}
{{ب|یک‌ جا ز داغ مرگ تو، یک ‌جا ز بیم خصم|دیگر کجا به خواب رَود چشم خواهرم؟}}
{{ب|«جودیا»! شام است ز‌آن رو تیره تا صبح ابد|کآمد اندر دهر از صبح ‌آن ‌چنان تا شامِ شام}}
{{ب|دردا! که آخر از ستم خصم دون شکست|پشتم ز مرگ تو، کمر از داغ اکبرم}}
{{ب|با این دو داغ، شاد از آنم که نگْذرد|افزون ز ساعتی که بُرند از قفا، سرم}}
{{ب|جسم تو پاره‌پاره و دور است خیمه‌گاه|ای پاره‌پاره تن! تن پاکت کجا برم؟}}
{{ب|تیری که جا گرفته، چو مژگان به چشم تو|جاری نمود، خونِ دل از دیده‌ی ترم}}
{{ب|«جودی» بجاست ار که بگویی ز سیل اشک|توفان نوح می‌رود از دیده‌ی ترم}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


==پانویس==
==پانویس==