کیست حق را و پیمبر را ولی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =کیست حق را و پیمبر را ولی | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر =جان جهان | نام شاعر =عطار نیشابوری | قالب =مثنوی | وزن = | موضوع =امام حسین(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = کهن | زبان = فارسی | تعداد ابیات =۱۵بیت | منبع = }} '''کیست حق...» ایجاد کرد) |
(←معرفی) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
{{همچنین ببینید| | {{همچنین ببینید|عطار نیشابوری}} | ||
«'''کیست حق را و پیمبر را ولی'''» اثر شعری از عطار نیشابوری است. این شعر در قالب '''مثنوی''' و در گونه '''منقبت''' با وزن '''فاعلاتن فاعلاتن فاعلن''' است. این شعر در '''پانزده بیت''' درباره امام حسین(ع) سروده شده است. | «'''کیست حق را و پیمبر را ولی'''» اثر شعری از عطار نیشابوری است. این شعر در قالب '''مثنوی''' و در گونه '''منقبت''' با وزن '''فاعلاتن فاعلاتن فاعلن''' است. این شعر در '''پانزده بیت''' درباره امام حسین(ع) سروده شده است. | ||
نسخهٔ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۲
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | جان جهان |
نام شاعر | عطار نیشابوری |
قالب | مثنوی |
موضوع | امام حسین(ع) |
زمان سرایش | کهن |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۵بیت |
کیست حق را و پیمبر را ولی مثنوی شعری از عطار نیشابوری درباره امام حسین(ع) است.
معرفی
«کیست حق را و پیمبر را ولی» اثر شعری از عطار نیشابوری است. این شعر در قالب مثنوی و در گونه منقبت با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است. این شعر در پانزده بیت درباره امام حسین(ع) سروده شده است.
متن شعر
{{ب|یا درآن تشویر آبی گشتمی|در جگر او را شرابی گشتمی}
کیست حق را و پیمبر را ولی | آن حسن سیرت حسین بن علی | |
آفتاب آسمان معرفت | آن محمد صورت و حیدر صفت | |
نه فلک را تا ابد مخدوم بود | زانکه او سلطان ده معصوم بود | |
قرةالعین امام مجتبی | شاهد زهرا شهید کربلا | |
تشنه او را دشنه آغشته بخون | نیم کشته گشته سرگشته بخون | |
آن چنان سرخود که برد بی دریغ | کافتاب از درد آن شد زیر میغ | |
گیسوی او تا بخون آلوده شد | خون گردون از شفق پالوده شد | |
کی کنند این کافران با این همه | کو محمد کو علی کو فاطمه | |
صد هزاران جان پاک انبیا | صف زده بینم بخاک کربلا | |
در تموز کربلا تشنه جگر | سر بریدندش چه باشد زین بتر | |
با جگر گوشهٔ پیمبر این کنند | وانگهی دعوی داد ودین کنند | |
کفرم آید هرکه این را دین شمرد | قطع باد از بن زفانی کین شمرد | |
هرکه در روئی چنین آورد تیغ | لعنتم از حق بدو آید دریغ | |
کاشکی ای من سگ هندوی او | کمترین سگ بودمی در کوی او |