جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = مرضیه نعیم امینی | قالب =غزل | وزن = | موضوع =حضرت زهرا(س) | مناسبت = | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعداد ابیات =۹بیت | منبع = }} '''جرعه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
  | مطلع=جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = مرضیه نعیم امینی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر = مرضیه نعیم امینی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب = غزل
  | وزن =  
  |وزن =  
  | موضوع =حضرت زهرا(س)
  |موضوع = حضرت زهرا(س)
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۹بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد''' مطلع شعری از [[مرضیه نعیم امینی]] درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در قالب غزل و در گونه مصیبت با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن و در نه بیت سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد|آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد}}
{{ب|جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد|آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد}}
خط ۳۰: خط ۲۶:
{{ب|بعد مادر علت مرگ تمام عاشقان|آتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد}}
{{ب|بعد مادر علت مرگ تمام عاشقان|آتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعربا موضوع حضرت زهرا(س)]]
[[رده:شعر در قالب غزل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۲:۱۴

جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد از
مرضیه نعیم امینی



در قالب غزل

موضوع: حضرت زهرا(س)
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شدآسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
گریه ها می کردد تا امت شود بیداد حیفاز صدای گریه اش امت فقط بی خواب شد
پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنودارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد
تا پدر بود آمدن در خانه اش آداب داشتبه گواه شعله ها این کار بی آداب شد
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاندباب را آتش کشید آتش کشیدن باب شد
حضرت صدیقه از گستاخی مسمار نهاز طناب دور دستان علی بیتاب شد
ما نمی دانیم، نَعلُ السیف* می داند چرامرتضایم را نبر فضه مرا دریاب شد
کربلا مسمار در با انشعاب بیشتربا شتاب اینبار سمت تشنه ای پرتاب شد
بعد مادر علت مرگ تمام عاشقانآتش و مسمار و سیلی و صدای آب شد