دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | قیامت برخاست |
نام شاعر | فواد کرمانی |
قالب | غزل |
وزن | فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن |
موضوع | امام حسین(ع) |
مناسبت | مرثیه |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۷بیت |
منبع | خون تو پایان نداشت |
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد غزل شعری از فواد کرمانی درباره امام حسین(ع) است.
معرفی
«دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد» اثر شعری از فواد کرمانی است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن است. این شعر در هفت بیت درباره امام حسین(ع) سروده شده است.
متن شعر
قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست | با قضا گفت مشیت که: قیامت برخاست | |
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد | آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست | |
نه بقا کرد ستمگر، نه به جا ماند ستم | ظالم از دست شد و پایهٔ مظلوم بهجاست | |
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست | بلکه زندهست شهیدی که حیاتش ز قفاست | |
دولت آن یافت که در پای تو سر داد ولی | این قبا، راست نه بر قامت هر بیسر و پاست | |
تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق | تا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست | |
رفت بر عرشهٔ نی تا سرت، ای عرش خدا | کرسی و لوح و قلم، بهر عزای تو به پاست |
پانویس
خون تو پایان نداشت