مصائب تو مگر از مسیح کمتر بود
مصائب تو مگر از مسیح کمتر بود | چه قدر سهم دل آخرین پیمبر بود؟ | |
چه زجرها که کشیدی که سر بر آرد دین | درخت عمر تو با خون دل تناور بود | |
تو را چگونه گذشت آن کبود لحظاتی | که چشم شعب ابیطالب از غمت تر بود | |
حجاز حجم نفسگیر کینه بود و لجاج | نفاق قوم تو یک کارزار دیگر بود | |
تو با دو قاطبۀ شرک و جهل جنگیدی | و رنجهای تو حتی از این فراتر بود | |
امین یتیم پر آوازۀ بنیهاشم | نگاه تو خود اماننامۀ معطر بود |