ای آفتاب مشرق اقبال اهلبیت
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | روشن اردستانی |
قالب | غزل |
موضوع | امام حسین(ع) |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۱بیت |
ای آفتابِ مشرقِ اقبال اهلبیت را روشن اردستانی درباره امام حسین(ع) در یازده بیت سروده است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه است.
متن شعر
ای آفتابِ مشرقِ اقبال اهلبیت | از خاک سر برآر و ببین حال اهلبیت | |
دشمن نکرد رحم بر ایشان و ای عجب | خون میگریست سنگ، بر احوال اهلبیت | |
هر ساعتی گذشت بر ایشان، هزار سال | تا خود چگونه بود مه و سال اهلبیت؟ | |
کردند کوفیان ز لب خشکشان دریغ | آبی که بود روز ازل، مال اهلبیت | |
بستند دشمنان تو از کوفه تا دمشق | محکم به ریسمان ستم، بال اهلبیت | |
با آن که رفتشان به فلک، بانگ العطش | یک تن نداد گوش به اقوال اهلبیت | |
پُرخون سر حسین تو بر نیزه بود و بود | چشمش به راه شام، به دنبال اهلبیت | |
چرخ ستم شعار نکرده است با کسی | ظلمی که شمر کرد به اطفال اهلبیت | |
افروخت ابن سعد چنان آتشی که سوخت | از یک شراره، خرمن اجلال اهلبیت | |
مقدار هر بلا چو به اندازهی ولاست | بود این بلا نهایت آمال اهلبیت | |
با هیچکس جفای چنین آسمان نکرد | تنها به دوستان نه؛ که با دشمنان نکرد |