جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | بیا تا برویم |
نام شاعر | ابوالقاسم حسینجانی |
قالب | غزل |
وزن | فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن |
موضوع | امام حسین(ع) |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۰بیت |
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم مطلع شعری از ابوالقاسم حسینجانی در گونه مرثیه درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب غزل در ده بیت با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن سروده شده است.
متن شعر
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم | کربلا منتظر ماست بیا تا برویم | |
ایستادهست به تفسیر قیامت زینب | آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم | |
خاک در خونِ خدا میشکفد، میبالد | آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم | |
تیغ در معرکه میافتد و برمیخیزد | رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم | |
از سراشیبی تردید اگر برگردیم | عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم | |
دست عباس به خونخواهی آب آمده است | آتش معرکه پیداست بیا تا برویم | |
زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان | راه ما از دل دریاست بیا تا برویم | |
کاش ای کاش که دنیای عطش میفهمید | آب، مهریهٔ زهراست بیا تا برویم | |
چیزی از راه نماندهست چرا برگردیم | آخر راه همینجاست بیا تا برویم | |
فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت | تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم |