شعر آیینی

نسخهٔ تاریخ ‏۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۲ توسط Eskandari (بحث | مشارکت‌ها) (←‏رشد و نمو)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

شعر آیینی اشعاری منظوم که در قالب شعری فنی با اسلوب وزنی همراه با موضوع و محتوای مختلف دینی و مذهبی با تکیه بر منابع اصیل است. کسایی مروزی در قرن سوم اولین شاعر آیینی است که شعر آیینی سروده شده است. آثار آیینی از قرن سوم پدید آمده است. به مکتوب های منثور ادبیات آیینی گفته می‌شود.

تعریف

هر مقوله‌ی شعری که پیشینه‌ی دینی داشته باشد و متأثر از آموزه های اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار می گیرد. عناوین دیگری از شعر آیینی مانند شعر ولایی، شعر هیئت، شعر شیعی یا شعر عاشورایی ارائه شده است. درباره «شعر آیینی» نیز می توان گفت که باید نماد تفکّر و اعتقادات و فرهنگ مکتبی شیعه در آیینه ادبیات شاعران آیینی متجلّی باشد.

موضوع

شعر آیینی آثار منظوم در مباحث مناجات توحیدی یا عرفانی، منقبت، فضیلت، و مرثیه اهل بیت (ع) و اولاد منتسب به آن و اخلاقی و تعلیمی با تکیه بر منابع و رهنمودهای قرآنی و مفاهیم دینی و مطالب ارزشی، روایی باشد. دایره گسترده ای دارد چون: بعثت، معراج، نزول قرآن، غزوات، غدیر، حکومت علوی، مبانی ارزشی فرهنگ عاشورا، ولایت ائمّه، محبّت و مودت، امامت و خلافت، زیارت و فضایل و مناقب خاندان عصمت، مدایح و مراثی عترت پیامبر است. شاید گفته شود شعرهای مرتبط با آموزه‌های دینی، مانند شهادت، مقاومت ودفاع مقدس شعر آیینی محسوب شود.

منابع شعر

برای سرودن شعر آیینی شاعر باید مطلع و آشنا به مبانی قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و سایر ادعیه، آشنایی با روایات و احادیث و مقاتل معتبر و تاریخ و سیره انبیا و اهل بیت (ع) باشد.

اصطلاحات یا کلید واژه شعر

وزن|قالب|نظم|ادبیات|سبکشعری|تضمین|تخلص|متخلص|گونه|زمینه|شور|واحدنص|سنگین|ذکر|گوشواره|بداهه سرایی|سوگ سرا|زمزمه|مخمس|مسدس|شعر نو|مطلع|مقطع|شاه بیت|چاووشی|مصیبت|تعلیمی|پایه|ادبیات منظوم و منثور|دیوان|نوح|سرود

شعر آیینی در دیدگاه هنری

برخی از شعرهای قویم و اصیل در همین قالب شعری حفظ شده است. شعر آیینی هنر است و شاعر هنرمند آیینی.

تاریخچه|ریشه|رویش|تایید ائمه

از منظر اهل بیت (ع)

شاعران شیعه، سنگرداران متعهّد و پرشور و مبارزان نستوه این میدان بودند و جهاد فرهنگی آنان مورد حمایت و توجّه و تقدیر و تأیید امامان معصوم (ع) بود و از زبان پیامبر و ائمّه، مشمول دعای خیر و «تأیید روح القدس» می شدند. تنها کافی است به این حدیث اشاره شود که حضرت صادق (ع) فرمود: «مَن قال فینا بیتَ شعرٍ بَنی الله له بیتاً فی الجنّة؛ هرکس درباره ما خاندان یک بیت شعر بگوید، خداوند در بهشت به پاداش آن خانه ای برای او بنا می کند. حضرت رضا (ع) به شاعر شیعه، «دعبل خزاعی» می‌فرماید: «ای دعبل! برای حسین بن علی مرثیه بگو؛ چرا که تو تا زنده ای، یاور ما و ستایشگر مایی، پس تا می توانی از یاری ما کوتاهی مکن»، این اشاره، گویای آن است که «شعر عاشورا» به نوعی در مسیر و خطّ نصرتِ اهل بیت پیامبر و ترویج افکار و مکتب این خاندان به شمار می آید. بی جهت نیست که شاعران شیعه و مرثیه سرایان عاشورایی، پیوسته در معرض خطر جانی و تهدید جدّی از سوی حکّام جور بوده اند؛ چرا که شعر عاشورا، اغلب انتقال دهنده فرهنگ شهادت و خطّ حمایت از خاندان مظلوم پیامبر بوده است. امام صادق (ع) فرمودند : " ما من احد قال فی الحسین شعراً فبکی و ابکی به الا اوجب الله تعالی له الجنه و غفرله ؛ هیچ کس نیست که درباره امام حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند جل جلاله بهشت را بر او واجب کند و او را بیامرزد. حضور امام حسین (ع) و قیام عاشورا بعنوان یکی از فاکتورهای اصلی شعر آئینی و مذهبی و شیعی فارسی و عربی دارای پیشینه ی طولانی ست و شاعران بسیاری از هر دو زبان , شعر شیعی و مشخصا شعر عاشورایی دارند که برخی از ایشان در زبان عربی عبارتند از : دعبل خزایی ؛ که حضرت امام رضا علیه آلاف تحیه و ثنا او را سفارش و فرمان به سرایش شعر برای حضرت حسین سلام الله فرمود. روایت حضرت رضا در بسیاری از کتب موثق و معتبر شیعی موجود است به عنوان مثال ما بسنده میکنیم به نقل روایت از کتاب جامع الاحادیث الشیعه جلد 12 صفحه 567. حضرت به دعبل میفرمایند : " یـا دِعـْبـِلُ! اِرثِ الحـسـیـن (ع) فـَاَنـْتَ نـاصـِرُنـا و مـا دِحـُنا ما دُمْتَ حَیّاً، فَلا تُقَصِّر عَنْ نَصْرنا مَا اسْتَطَعْتَ /ای دعبل ! برای حسین بن علی مرثیه بگو، چرا که تو تا زنده ای، یاور ما و ستایشگر مایی. پس از یاری ما کوتاهی نکن

راویان ثقه شیعی نمونه های زیادی از این سفارشات و روایات حضرات معصومین را در این مهم نقل کرده اند که ما در اینجا به ذکر یک نمونه آن بسنده میکنیم. شیخ طوسی در کتاب رجال صفحه 289 از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمودند : « ما من احد قال فی الحسین شعراً فبکی و ابکی به الا اوجب الله تعالی له الجنه و غفرله ؛ هیچ کس نیست که درباره امام حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند جل جلاله بهشت را بر او واجب کند و او را بیامرزد

از منظر قرآن کریم

به تعبیر قرآن شاعران در گمراهی‌اند، مگر کسانی که اهل ایمان، عمل صالح و ذکر الهی باشند: «الشعراءُ یتّبعُهم الغاوُون...الا الذین آمَنوا و عملوا الصالحاتِ و ذکروا اللهَ کثیرا...»، روح القدس نیز تنها بر شعر شاعرانی که دارای چنین ویژگی هایی باشند مُهر تایید می زند. اما اگر شاعر آیینی - به هر علت - از دایره آموزه‌های دینی و قرآنی خارج شود، و در مسیری مخالف با قرآن و عترت حرکت کند، مورد طمع شیطان قرار خواهد گرفت و شعرش چیزی جز القائات و الهامات شیطانی نخواهد بود.

انواع و اقسام دیدگاه های کلی و نگاه به شعر و نگاه ها و گونه ها

شعر آیینی، شاخه‌ای از شعر دینی است که در سال‌های اخیر رشد بسیاری داشته است. شعر تعلیمی، پیشینه ای کهن در ادب فارسی دارد و شعر آیینی یکی از گونه‌های آن است. چهار نوع و گونه شعر آیینی داریم:

  1. عاطفی و سوگ و مرثیه ماتمی| غالب اشعار آیینی در این حوزه است. معروف ترین ترکیب بند محتشم است.
  2. عرفانی سرای عاشورایی عمانی سامانی همچنین کتاب‌های «زبده‌الاسرار»، «روضه‌الاسرار» و «آتشکده نیر» اثر نیر تبریزی از عناوین دیگر در حوزه عرفان به شمار می‌رود. حتی مولانا هم همین نگاه را به کربلا دارد.
  3. حماسی نگاه دیگر حماسی است که وحشی بافقی اولین شاعری است که این نگاه را داشته است. از معاصرین سید حسین حسینی در کتاب «گنجشک و جبرئیل» و سید علی موسوی گرمارودی در این حیطه و زمینه بیشتر کار کرده اند.
  4. عبرت منظر مفهومی و پیام

بایدها و نبایدها

در یک جمع‌بندی کلی دیگر شعرهای آیینی در سه گروه زیر جای می‌گیرند:

  • یک: شعرهایی که موضوع و موضع آیینی دارند.
  • دو: شعرهایی که موضوع آیینی ندارند، ولی موضع آیینی دارند.( همچون غزلیات حافظ)شعر آیینی الزاماً نباید موضوع دینی داشته و در ستایش بزرگان دینی و مناسبت‌های مذهبی سروده شده باشد، بلکه پیش‌تر و بیش تر از موضوع دینی، باید «موضع» دینی داشته باشد مانند:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبودز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کنکه در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوستدر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بوددر کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
مرو به خانه ارباب بی ‌مروت دهرکه گنج عافیتت در سرای خویشتن است
ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریمبا پادشه بگوی که روزی مقدر است
فاش می گویم و از گفته خود دلشادمبنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولیدام تزویر مکن چون دگران قرآن را
به صدق کوش که خورشید زاید از نفستکه از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
گرچه گردآلود فقرم، شرم باد از همتمگر به آب چشمه خورشید، دامن تر کنم
  • سه: شعرهایی که موضوع آیینی دارند، ولی موضع آیینی ندارند به صورت و طور مستقیم یا با کنایه موضعی هم ندارند و بی طرفند.

در سیرت و باطن با آموزه های وحیانی و قرآنی در تقابل اند، شعر آیینی نیستند. به همین انگیزه و با تامل در تمام تعاریف ارائه شده،ارائه تعریفی جامع تر و کاربردی تر برای شعر دینی و آیینی است.

ویژگی

موضوعات متنوع شعر، هر یک به فراخور مضمون قابل ارایه و نگرش خاص شاعران، از ابعاد و ویژگی هایی برخوردار می باشد؛ به عنوان نمونه «ساختار و فرم، فضا، محتوا و درون مایه»، در اشعار عاشقانه سبک خاص خود را داراست و در اشعار اجتماعی و سیاسی، حال و هوای یاد شده دیگر گونه است. از این رو در شعرهای آیینی نیز مؤلفه های مذکور متناسب با موضوع شعرهای آیینی است.

از لحاظ محتوا

باید شعر آیینی مبتنی بر برداشت از فرهنگ استناد از آیین و استدلال مذهب و اعتبار دین به دور از غلو و دون شان مثل خوار کردن مقام و ذلیل کردن شان و شخصیت ممدوح به دور وهن و هجو و غلو باشد.

از لحاظ قواعد فنی

شعر آیینی ترکیبی است از شعر فاخر و آیین کهن در اسلوب و قواعد شعری مرسوم و متداول از لحاظ فنی همراه با نماد ارزشی که ترجمان و فرایند اندیشه و جز میراث ماندگار سابق و فرهنگ شیعی است.

اولین شاعران اصیل یا بنیان گذاران شعر آیینی در فارسی و عربی

در زبان عرب

در زبان عرب افرادی همچون: حسّان بن ثابت، فرزدق ، دعبل خزاعی ، کمیت اسدی، سیّد حمیری، عبدی کوفی، ابن رومی، ابوفراس حمدانی، صاحب بن عبّاد، مهیار دیلمی، سید رضی، سید مرتضی، کاظم اُزری، ابراهیم مخزومی، مصطفی جمال الدّین، «عوف بن عبدالله»، «عبدالله بن کثیر» ،بن رومی، ابوفراس همدانی، مهیار دیلمی از پیش گامان این عرصه هستند.

در زبان فارسی

در سرایندگان فارسی نیز اشخاصی مانند: کسایی مروزی، دقیقی طوسی، منوچهری دامغانی، ناصر خسرو قبادیانی، فردوسی طوسی، عطّار نیشابوری، ابن یمین فریومدی، واعظ کاشفی، نظیری نیشابوری، حزین لاهیجی، هاتف اصفهانی، عمّان سامانی، محتشم کاشانی، خوشدل تهرانی، شهریار تبریزی، الهی قمشه ای هستند. رودكـی سـمـرقـنـدی (متولّد 329 ه‍. ق)، ابوالحسن شهید بلخی (متولّد 325 ه‍. ق)، ابو طـیـّب مـحـمـّد مُصعبی (سده چهارم)، ابوشكور بلخی (سده چهارم)، ابومنصور محمّد دقیقی (مـتـولّد 368 ه‍. ق)، ابـوبـكـر مـحـمـّد خسروی (سده چهارم)، حكیم ابوالقاسم فردوسی (329 ـ 411)، مـحـمـّد عبده (متوفّی 483 ه‍. ق)، ابوالحسن علی فرّخی سیستانی (متوفّی 429 ه‍. ق) عـنـصـری (مـتـولّد 431 ه‍. ق)، ابـو نـظـر عـسـجـدی مـروزی (اوایـل سـده پـنـجـم)، مـسـعـود غـزنـوی (نـیـمـه اوّل سـده پـنـجـم)، عـیـّوقـی (نـیـمـه اوّل سده پنجم)، ابو سعید ابوالخیر میهنه ای (357 ـ 440)، فخرالدّین اسعد گرگانی (نـیـمـه اوّل سـده پـنـجـم)، بـابـا طـاهـر عـریـان (متوفّی 410 ه‍. ق)، حكیم ناصرخسرو قـبـادیـانـی (394 ـ 481)، حـكـیـم سـنائی غزنوی (سده پنجم و ششم)، عبدالواسع جبلّی (مـتـوفـّی 555 ه‍. ق)، بـدرالدّیـن قوامی رازی (سده ششم)، سوزنی سمرقندی (متوفّی 562 ه‍. ق)، رشیدالدّین وطواط (متوفّی 573 ه‍. ق)، اثیرالدّین اخسیكتی (متوفّی 577 ه‍. ق)، اوحـدالدّین محمّد انوری (متوفّی 583 ه‍. ق)، حكیم نظامی گنجوی (متوفّی 614 ه‍. ق)، حـكیم خاقانی شروانی (متوفّی 595 ه‍. ق) عطّار نیشابوری (متوفّی 627 ه‍. ق)، كـمـال الدّیـن اسـمـاعـیـل اصـفـهـانـی (مـقـتـول بـه سـال 635 ه‍. ق)، جمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی (سده هفتم)، شیخ فخرالدّین عراقی (688 ـ 610)، سیف فرغانی (سده هفتم و هشتم)، امیر خسرو دهـلوی (651 ـ 725)، جـلال الدّیـن مـحـمـّد مـولوی (مـتوفّی 672 ه‍. ق)، ركن الدّین اوحدی مـراغـه ای (سـده هـشـتـم) كـمـال الدّیـن مـحـمـود خـواجـوی كـرمانی (689 ـ 753)،ابن یمین فـریـومـدی (685 ـ به)، جـمـال الدّیـن سلمان ساوجی (متوفّی 778 ه‍. ق)، شمس الدین مـحـمـّد حـافـظ شـیـرازی (مـتـوفـّی 791 ه‍. ق)، نـعـمة اللّه ولی (730 ـ 834)، ابن حسام خوسفی (متوفّی 875 ه‍. ق)و نورالدّین عبدالرّحمن جامی (817 ـ 898) محتشم کاشانی (متوفی 996ه.ق)صائب تبریزی (متوفی 1081ه.ق) و بسیاری از شاعران دیگر

از سه قرن اولیه شعر فارسی , شعری را که به صراحت درباره قیام عاشورا و شخص امام باشد نمی توانیم استخراج کنیم. به ظن قریب به یقین ابـوالحـسـن مـجـدالدّیـن كـسائی مَرْوزی متولّد 341 ه‍. ق، یعنی سالیانی چند پس از اتمام دوران تقیه و در عصر دیالمه، نخستین شاعر فارسی زبان شیعی باشد كه سوگسروده او در مراثی حضرت سیّد الشّهدا و اصحاب ظهر عاشورا به صورت شعر مكتوب به ثبت رسیده است و از این روی او را آغازگر این حركت در شعر فارسی می دانند. هر چند این شعر کسایی از پختگی و ساختارمندی و غنای مفهومی مقبولی برخوردار نیست اما به نوبه خود به خاطر بحث همین اولین بودن درخور توجه و تحسین است. به ابیاتی از مرثیه او دقت کنید

باد صبا درآمد فردوس گشت، صحراآراست بوستان را، نیسان به فرش دیبا

شاخص‌ترین فرد پس از کسایی در عرصه شعر آیینی پارسی سرا «ناصرخسرو» است. شاعر دیگری که به مفهوم مطرح کردن مسایل دین در شعر، از پیشگامان شعر آیینی‌ یه شمار می رود، «سنایی» است. او در عرصه عرفان و اخلاق را به طور جدی وارد شعر کرد.شاعر دیگری که در قرن ششم دربارۀ نعت و منقبت حضرت پیامبر (ص) شعر سروده «خاقانی شروانی» است او را «حسان العجم» نامیدند. بعضی از قصاید معروف او هم در این موضوعات است. به عنوان مثال قصیدۀ «منطق الطیر»، زد نفس سر به مُهر صبح ملمع نقاب/خیمه‌ی روحانیان کرد معنبر طناب، که مطلع اول در مدح کعبه و مطلع ثانی در مدح پیامبر بزرگوار است. بعد از کسایی باید از حكیم سنائی غزنوی شاعر عارف وپرآوازه شـیـعـی سـده پنجم و ششم نام برد، كه به این مهم همّت گماشته و ده ها بیت ازکتاب معروف خود یعنی همان حـدیـقـة الحـقـیقه و شریعة الطریقه را سوگسروده هایی در رثای حضرت امام حسین پرداخته است: پسر مرتضی، امیر حسین كه چنویی نبود، در كونین

  • عمعق بخارایی

او از شاعران معروف قرن ششم و معاصر سلطان سنجر بوده است. وفات وی به سال 543 بوده است. او درباره واقعه کربلا سروده است :

به اهل قبله بر از کافران رسید آن ظلمکز آتش و تف خورشید روی بسته گیاست
  • ادیب صابر ترمذی

او نیز معاصر سلطان سنجر است و اهل بخارا او شیعه 12 امامی بوده است. وفات وی به سال 546 بوده است. او درباره امام حسین و واقعه کربلا سروده است :

به کربلا چو دهان حسین از او نچشیدهمی دهند زبانها یزید را دشنام
  • امیر قوامی رازی

او از شاعران بزرگ ری است ؛ او مداح قوام الملک یمین الدین طغرایی بوده و تخلص خویش را نیز از نام او گرفته است. از میان شاعران زبان فارسی او اولین شاعری ست که در اشعار خود صراحتا به شیعه دوازده امامی بودن خویش اعتراف و تصریح نموده است. وفات او به سال 560 هجری به ثبت رسیده است. دیوان اشعارش توسط مرحوم میر جلال الدین حسینی ارموی تصحیح و به چاپ رسیده است. او در رثای سید الشهدا اینگونه سروده است :

روز دهم ز ماه محرم به کربلاظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی
  • رشید الدین وطواط

وفات وی را 573 ذکر کرده اند ؛ وی در ضمن قصیده مدیحه ای اینگونه سروده است :

در فوت من مکوش مبادا زحب فضلوقت تسحری بود از فوت من ترا
  • فلکی شروانی

وفات وی را 577 ذکر کرده اند ؛ او شاعریست که منقول است تمایلات شیعی شدید داشته و همین امر باعث خشم شروان شاه بر او شده و به همین علت مدتی را در زندان به سر برده , او در ضمن قصیده ای که از زندان برای شروان شاه فرستاده اینگونه سروده است :

به نور روضه سید , به خاک مشهد حیدربه سنگ خانه کعبه , به آب چشمه زمزم
  • جمال الدین محمد اصفهانی

وفات او را 588 گفته اند , او پدر کمال الدین اسماعیل معروف است ؛ وی با وجود اینکه حنفی مذهب بوده تمایلاتی هم به سمت شیعه داشته دلیل بر این مدعا اشعاریست که او در مدح اهل بیت و واقعه کربلا سروده. از آن جمله می توان به نمونه زیر اشاره کرد : او در این ابیات با طعنه ای که به آب میزند , اشاره ای می کند به لب تشنگی اصحاب کربلا

پیوسته در حمایت او لشگر بلاهمواره در رعایت او اهل روستا
  • ظهیر الدین فاریابی

وفات او را 598 گفته اند ؛ دیوان اشعار او در نهایت حلاوت سخن و ملاحت معناست ؛ محققین و تذکره نویسان مذهب وی را شیعه اثنی عشری میدانند و شاهد ادعای خویش را هم ابیاتی از او می آورند وی در آن اشاره به حضرت رضا (ع) کرده و از آنجا که میدانیم بر اساس تقسیمات مذاهب گروهی که به امامت امام رضا استوارند و مومن , یقینا از گستره انشعابات شیعی دورند و امامان را بر اساس نقل رسول دوازده گانه از امیرالمومنین تا حضرت غایب(عج) می دانند , زیرا آخرین انشعاب در میان شیعیان بر سر جانشینی امام صادق (ع) بود که اسماعیلیه معتقدند بعد از ایشان اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق , امام بعدیست حال آنکه اسماعیل در زمان حیات امام صادق (ع) از دنیا رفته. همه این شواهد تایید میکند که او را شیعه 12 امامی بدانیم. ابیات دلبرای زیر بخشی از اشعار اویند درباره امام حسین و واقعه کربلا :

ای ظهیر از گور نقبی میزنم تا کربلامی روم گریان به پابوس حسین تشنه لب
  • شیخ فرید الدین عطار نیشابوری

قتل وی را 627 در خلال حمله مغولان به نیشابور گزارش کرده اند. او در مثنوی درباره امام حسین علیه السلام گفته است :

كیست حق را و پیمبر را ولی ؟آن حسن سیرت، حسین بن علی
  • مولانا جلال الدین محمد بلخی

که حضرتش بی نیاز از هر معرفی ست. در کتاب مستطاب مثنوی معنوی ابیاتی به این شرح در باب واقعه کربلا دارد :

روز عاشورا نمی دانی كه هستماتم جانی، كه از قرنی بِه ست
  • سیف الدین فرغانی

او از شاعران بسیار توانای و اساتید مسلم قرن هفتم است اما به دلیل مهاجرتی که از فرغانه در ماورالنهر - محل تولد خود- به شهر آقسرا در نزدیکی قونیه در آسیای صغیر در ابتدای عمر داشته و به سبب انقطاع از مردم و گوشه گیری و زیر بار مدح حکام ظالم قرار نگرفتن و آزاده زیستن بی سایه ظالمی بر سر در همان شهر کوچک آقسرا تا اخر عمر زیست و در گمنامی از دنیا رفت. از دلایل این مدعا که او شاعری بزرگ و استادی مسلم بوده است همین بس که او و حضرت عجل سعدی در همه عمر با هم مراودات و مکاتبه و مشاعره داشته اند. او در همه عمر از مدح حکام سفله مغول که زمامداران این عصرند حذر داشته و دامن آلوده نکرده است در عوض همانند سعدی به غزل سرایی و سرودن اشعار موعظه و پند مشغول بوده است. همین گمنامی او و دور بودن او از مرکزیت فرهنگی ایران و عدم بازگشت دوباره او به وطن باعث شده که نامی از او در تذکره های شاعری نباشد. سیف اگر چه از اهل سنت بود اما علاقه شدیدی به اهل بیت و امام شیعه خاصه حضرت سید الشهدا دارد. او از قدیمی ترین مرثیه سرایانی ست که درباره امام حسین مرثیه (نوحه)سروده اند. سیف در مرثیه ای بسیار دلنشین و روان با دیدی اخلاقمدارانه و نصیحت گونه ضمن پرداختن به واقعه عاشورا مردم را دعوت به اقامه عزا برای کشته کربلا می کند و گریستن در حق او و مصیبت او را باعث نزول رحمت و بخشش گناهان میشمرد. او در 710 در همان شهر آقسرا در گذشته و در همانجا مدفون است. مرثیه وی از دلنشین ترین مراثی در زبان فارسی ست :

ای قوم ! درین عزا، بگرییدبر كشته كربلا بگریید
  • کمال الدین محمود خواجوی کرمانی

از غزلسرایان بنام سده هـشـتـم است، او معاصر الجایتو محمد خدابنده و پسرش ابو سعید بهادر است. او آثـار فـخـیـمـی در اغـلب قـالب هـای شـعـری، خـصـوصـاً غزل دارد و مثنوی روضة الانوارش كه به اقتفای حكیم نظامی گنجوی سروده شده در میان سایر مـثـنـوی هـایش وجاهت خاصّ به خود را دارد. در شـیعی بودن خواجوی كرمانی تردیدی نیست و قصایدی كه در مناقب اهل بیت علیهم السلام سـروده، شـاهـد صـادقـی بر این مدّعا است. وی در پایان این گونه قصاید، با شفیع قـرار دادن ذوات مـقـدّس مـعـصـومـیـن (ع) و سـوگـندی كه به حرمت آنان یاد می كند، اجابت خواسته هایش را از درگاه خداوند خواستار می گردد. وفات او را 753 ذکر کرده اند. او در غزلی که درباره امام حسین سروده این گونه می گوید :

آن گوش وار عرش که گردون جوهریبا دامنی پر از گوهرش بود مشتری
  • ابن یمین فریودی

سال وفات او را 769 می دانند. او را پس از حكیم انوری، بزرگترین شاعر قـطـعـه سـرای پـارسـی زبان می دانند او در زمینه های پندآموزی، اخلاقی و اجتماعی دارای آثار منظوم ارزنده ای است. او هم عصر و همزمان با امیران حکومت سربه داران است و مداح ایشان , ابن یمین در میان تمام شعرا به این خصوصیت ممتاز است که مداحی های او از حکومت برخلاف مدایح شاعران دیگر نیست و مداحی های وی به دلایلی که برکیشمریم جایز دانسته اند , 1 آنکه سلاطین و حکام سربه داران همگی شیعه بودند و 2 آنکه ایشان موفق شده بودن ریشه حکومت رعب آور مغولها و لشگر قدرتمندشان را در هم بکوبند و طومارشان را به هم بپیچند 3 اینکه سلاطین سربه داران اهتمام خاصه به گسترش شیعه گری داشتند. او شیعه اثنی عشری بوده و در جای جای دیوانش آثار ارادت به خاندان رسول الله پیداست او در سروده ای در ماتم سید الشهدا می گوید :

شنیدم ز گفتار كارآگهانبزرگان گیتی، كِهان و مهان
  • سلمان ساوجی

از بزرگ ترین شعرای سده هشتم هجری اسـت كه معاصر و همعر خواجو و حافظ است. وی در ردیف بزرگترین قصیده سرایان درجه اوی زبان فارسی است اورا شیعه اثنی عشری گفته اند. او در مرثیت شهدای كربلا نیز قـصـیده شیوایی دارد. ابیات برگزیده ای از این قصیده سی و پنج بیتی را با هم مرور می كنیم سال وفات او را 778 ذکر کرده اند :

خاك، خونْ آغشته لبْ تشنگان كربلاستآخر ای چشم بلابین ! جوی خونبارت، كجاست ؟
  • خواجه شمس الدین محمد حافظ

که حضرتش بی نیاز از معرفی ماست ؛ وفات او را 791 گفته اند ؛ برخی معتقدند که او در غزلی که با مطلع "زان یار دلنوازم شکریست با شکایت" در نهایت مهارت و زیبایی غزلی عاشورایی گفته است ؛ آنجا که سروده سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت مرادش سر مبارک امام است و گوشه چشمی به حادثه کربلا داشته است.

  • بابافغانی شیرازی

چهره ممتاز شعر دوره تیموری است كه سبك او سال ها توسّط غزلسرایان سده دهم، تقلید می شده است حتّی برخی از محقّقان طرزسرایش مبدعان سـبـك و مکتب وقوع را در ابتدای امر، متاثّر از شیوه سرایش وی در اشعارش دانسته اند. زمان فوت وی به روشنی معلوم نیست. وی در سرایش مراثی نیز ید طولایی داشته:

هر گل كه بر دمید ز هامون كربلادارد نشان تازه مدفون كربلا
  • محتشم کاشانی

سال وفات وی را 996 می دانند را باید قافله سالار كاروان شعر عـاشـورا دانـسـت، زیرا مرثیه دوازده بندی باز این چه شورش است وی با تاثیر شگرفی كه بر شاعران چهار سـده اخـیـر داشـتـه، مـوجـبـات غـنـای كـمـّی و كـیـفـی شـعر عاشورا را فراهم ساخته و به دلیل اقبال بی سابقه از این اثر فاخر و ماندگار، نام محتشم و تركیب بـنـد عـاشـورایـی او بـا فـرهنگ عاشورا گره خورده است. بهترین توصیف تنها میتواند بازخوانی ترکیب بند معروف او باشد که ما به جهت طولانی بودن این ترکیب بند تنها به ذکر ابیات اول هر بند بسنده می کنیم.

باز این چه شورش ست كه در خلق عالم ست ؟باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم ست ؟

پـس از مـحـتـشـم شـعـرای بـسـیاری به تقلید یا به استقبال از شاهکار عاشورایی وی به سرایش شعر عاشورایی روی آوردند و در قالب های مثنوی، قـصـیـده، قطعه ؛ غزل، رباعی و دوبیتی، به بازآفرینی مراثی واقعه کربلا در شعر خویش پرداختند. از این زمان به بعد یعنی تقریبا از پس از محتشم , سبک هندی در شعر فارسی پا میگیرد سبکی که مهمترین وجه تمایز آن از سایر سبکهای شعری فارسی تصویری بودن آن است. به خاطر اینکه این مقال به درازا کشیده شده ما از میان تمام شاعران سبک هندی تنها به صائب و بیدل می پردازیم و پس از اریه نمونه آثار ایشان بحث را به اتمام می رسانیم.

  • صائب تبریزی

یکی از دو چهره شاخص سبک هندی ست , او بیشتر به تک بیتهایش در اذهان شعری مردم زنده است اما غزلیات بسیار حائز توجه ای دارد. سال وفات وی را 1081 ثبت کرده اند. او در یکی از قصایدش درباره امام حسین و حادثه عاشورا سروده است :

چون آسمان كند كمر كینه، استواركشتی نوح، بشكند از موجه بِحار
  • میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی

او به همراه صائب تبریزی دو چهره درخشان سبک هندی را به خود اختصاص داده اند برخی اور ا در خیال پردازی ها و تصویر سازی هایش , آفرینش مضمون و خلق ترکیبات بدیع , چیره دست تر از صائب نیز می دانند. او اهل سنت بوده اما در برخی از اشعارش درباره حضرات معصومین گوی سبقت را از بسیاری از شاعران شیعی نیز ربوده است. بعنوان شاهد مثال به این غزل بیدل که درباره امام حسین با مهارت تمام سروده است بنگرید :

سایه دستی اگر ضامن احوال ماستخاك ره بیكسی ست كز سرِ ما بر نخاست

در پایان باتوجه به آنچه گذشت دیدیم که سرایش واقعه کربلا و فاجعه ظهر روز دهم تنها مختص به شاعران شیعی نبوده و نیست و شاهد بودیم که شاعران آزاده ای حتا از اهل سنت نیز از حسین بن علی سرودند و حتا غیر مسلمانان - که موضوع این مقاله نبودند - نیز مراثی تاثیر گذاری در منقبت حضرت سید الشهدا و مظلومیت ایشان و حادثه ظهر عاشورا دارند. چنین نمونه گزینی را می توانیم در میان شاعران عرب زبان و شاعران غیر مسلمان نیز انجام دهیم تا به عمق تاثیرگذاری و زیبایی معانی مراثی ایشان نیز دست بیابیم، ان شاء‌الله در وقتی دیگر و مجالی فراختر

سبک شاعران در سرودن شعر عاشورا نیز متفاوت بوده است.برخى در قالب سوزناکترین مرثیه‌ها، عواطف را بر انگیخته‌اند و به جنبه‌هاى عاطفى و روحى بیشتر تکیه داشته‌اند، برخى حالت مقتل و واقعه نگارى و ثبت قضایا را دارد، برخى هم بخصوص از شاعران متأخر و معاصر،چه عرب و چه فارس، در سروده‌هاى خویش حالت نقد نسبت به عزادارى و گریۀ صرف دارند و عاشورا را از زاویۀ حماسى و انقلابى‌اش نگریسته و مطرح ساخته‌اند،تا الگویى براى مبارزه با ستم و ستمگران و فقر آفرینان و دفاع از حق و عدل و انسانیت و آزادگى باشد و از اینکه شیعه و مسلمانان،از حادثۀ عاشورا تنها به گریه و ماتم بسنده کنند و درس تعهد اجتماعى و تلاش و تحرک سیاسى نگیرند،نکوهش کرده‌اند.در هر صورت،آنچه در شعر عاشورا ضرورى است،آن است که هم مستند و صحیح و متکى به منابع معتبر تاریخى و حدیثى باشد،هم چهرۀ منفى و انحرافى از شخصیتهاى عاشورا و واقعۀ کربلا که رنگ ذلت و زبونى دارد یا آمیخته به اغراق و گزافه‌گویى است،نداشته باشد.

رشد و نمو

بعد از خاقانی دیگر کم‌کم با شکل گرفتن نظام‌های حکومتی نسبتاً علاقمند به دین و مبلّغِ دین، جریان شعر آیینی که در مدح و ستایش بزرگان دین هست یک مقدار تقویت می‌شود. از صفویه به بعد ستایش سرایان آیینی در حکومت «شیعی»‌ چشمگیر است.شاعر برجسته‌ی مذهبی سرای پس از صفویه، محتشم کاشانی است. بـا روی كـار آمـدن سـلسـله آل بـویـه خـصـوصـاً ایـّام حكمرانی معزّالدّوله احمد بن بویه 320 ـ 356 بر عراق و خـوزسـتـان و فارس و کرمان. به خاطر ارادت دیرپای این دودمان ایرانی نـژاد بـه اهل بیت، سـیـاسـت كارگزاران حكومتی در ایران به نفع شیعه رقم خورد و با رواج تـدریـجـی مـذهـب تـشـیـّع، ادب عـاشـورا نـیـز از نـیـمـه دوّم سـده چـهارم به تدریج فصل ممتازی از تاریخ ادبیّات ایران را به خود اختصاص داد. بـراسـاس مدارك متقن تاریخی، معزّالدّوله دیلمی فرمان داد تا برای اوّلین بار در روز عاشورای سال 352 ه‍. ق مراسم عزاداری حسینی به صورت آشـكـار و عزاداری عمومی و فراگیر در ایالات تحت سیطره او انجام پذیرد، وی در روز عـاشـورای سال 352 ه‍. ق خود موی پریشان سـاخت و لطـمـه بـر سـر و صـورت زنان، بر قـتـل حـسین بن علی (ع) شیون كرد و مردم را نیز امر به این مهم کرد. این اوّلین بار بود كه در ملا عام در بغداد بر مصیبت شهادت حسین بن علی (ع) نوحه كردند و این سنت دیلمیان شصت سال دوام داشت تا اینکه از زمـان سـلجـوقـیـان 700 ـ 429 سـوكـواری بـرای خـانـدان رسـول اكـرم (ص) و خاصه حضرت سید الشهدا عـمـومـی شـد و در این زمان و پس از این زمان است که سنت تقیه از میان شاعران شیعی برداشته میشود و ایشان قادر میگردند که بدون تقیه و ترس و جان از مصیبت بزرگ کربلا در اشعارشان بگویند و بسرایند ........................................................................................................

شعرای غدیر در قرون مختلف قرن اول حسان بن ثابت ـ حضرت علی (ع) ـ قیس بن سعدبن عباده انصاری ـ عمروبن عاص بن وائل

قرن دوم ابو مستهل کمیت ـ سيد حميرى ـ عبدى كوفى

قرن سوم ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی ـ ابو تمام طايى ـ دعبل خزایی

قرن چهارم ابوسعید فضل‌الله بن ابوالخیر ـ مجدالدین ابوالحسن یا ابواسحاق کسائی مروزی ـ حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی ـ ابوالحسن علی بن جولوغ فرخی سیستانی ـ علی ابن عثمان جُلّابی هُجویری غزنوی ـ حکیم ابومعین ناصرین خسروقبادیانی بلخی

قرن پنجم فخرالدین اسعد گرگانی ـ ابونصر علی بن احمد اسدی توسی ـ افضل‌الدّین بدیل‌ بن علی خاقانی شروانی ـ باباطاهر عریان ـ ابوالمجد مجدود بن آدم متخلص به سنایی ـ مسعود بن سعد بن سلمان ـ ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد دامغانی معروف به منوچهری

قرن ششم با با افضل کاشانی ـ انوری ـ بدیع الزمان عبدالواسع بن عبدالجامع جبلی غرجستانی ـ فَریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری ـ حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن مؤید نظامی ـ مهستی گنجوی ـ ابوالمعالی نصرالله منشی

قرن هفتم رکن‌الدین اوحدی مراغه‌ای ـ امیرخسرو دهلوی ـ خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به "حافظ ـ سعدی ـ کمال الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی ـ شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی ـ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی "

قرن هشتم نورالدین عبدالرحمن ابن نظام الدین احمد ابن محمد متخلص به جامی ـ سیف الدین ابوالمحامد محمد الفرغانی ـ خواجه جمال الدین سلمان ابن خواجه علاءالدین محمد مشهور به سلمان ساوجی ـ خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی ـ سعدالدّین محمود بن امین‌الدّین عبدالکریم‌بن یحیی شبستری

قرن نهم علامه محمد اقبال لاهوری در سال ١٨٧٣ میلادی ـ سید نورالدین نعمت‌الله بن محمد کوه بنانی کرمانی ( شاه نعمت الله ولی ) ـ بدرالدین هلالی استرآبادی معروف به هلالی جغتایی

قرن دهم میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی ـ مولانا محمد بن خواجه زین‌الدین علی بن جمال‌الدین شیرازی ملقب به جمال‌الدین و متخلص به عرفی ـ بهاء الدین محمد عاملی مشهور به شیخ بهایی ـ کمال‌الدین علی محتشم کاشانی ـ کمال‌الدین‌ بافقی‌ متخلص‌ به‌ وحشی‌

قرن یازدهم میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی ـ میرزا محمد علی صائب تبریزی ـ ملا محمد محسن فیض کاشانی

قرن دوازدهم بیگم دختر هاتف، متخلص به رَشحه ـ سید احمد حسینی متخلص به هاتف اصفهانی

قرن سیزدهم خلیل‌الله خلیلی ـ پروین اعتصامی ـ ملک الشعرای بهار ـ شادروان محمدحسن معیری متخلص به «رهی ـ شاطر عباس متخلص به صبوحی ـ سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار ـ میرزا حبیب الله شیرازی متخلص به قاآنی ـ میرزا عباس فروغی بسطامی»

ریاضی یزدی اشعار ریاضی به مناسبت ولادت حضرت امام حسن مجتبی (ع)، مدیحه سرایی در ستایش مقام سترگ و والای حضرت فاطمه زهرا علیهم السلام و همچنین اشعاری که به سال 1347 در ستایش و منقبت حضرت رسول اکرم (ص) در حسینیه ارشاد توسط وی سروده و سپس قرائت گردید از عالی ترین و شیواترین نمونه های شعر آئینی به شمار می رود. ریاضی یزدی به سبب حضوری فعال در عرصه شعر و ادب ایران با بسیاری از بزرگان و ادبای این خاک به ویژه مرحوم امیری فیروزکوهی و استاد سیدمحمد حسین شهریار دوستی و مجالستی نزدیک و صمیمانه داشت

انواع شعر

  1. قصیده: شعری است بر یک وزن و قافیه که هر دو مصرع بیت اول آن هم قافیه هستند
  2. مثنوی: اشعاری است طولانی دارای یک وزن که هر بیت قافیه خاص خود را دارد
  3. رباعی: شعری است دارای چهار مصراع با یک مفهوم که وزن آن لاحول ولا قوة الا بالله است
  4. غزل: اشعاری است بر یک وزن و قافیه که دو مصرع بیت اول آن هم قافیه‌اند. فرق آن با قصیده در وحدت موضوع کل غزل است.
  5. مسمط: مجموعه اشعاری است مرکب از بخش‌های کوچک با مصراع‌های مساوی و هم وزن اما با قافیه‌های مختلف.
  6. قطعه: مجموعه‌ شعری است دارای یک وزن که فقط مصراع‌های دوم آن دارای قافیه است و بیت‌ها مصرّع نیستند.
  7. ترجیح‌بند و ترکیب‌بند: اشعاری هستند متشکل از چند قسمت مجزی به نام «بند»، بندها از لحاظ وزن و تعداد بیت با هم برابرند اما دارای قافیه مستقل.
  8. در ترجیع بند در پایان هر بند یک بیت واحد تکرار می‌شود اما در ترکیب بند در پایان هر بند تک بیت‌های مختلف با قافیه‌های متفاوت می‌آید.
  9. مستزاد: شعری است که پس از هر مصراع آن جمله‌ای کوتاه و موزون بیاید که اگر حذف شود به وزن اصلی شعر لطمه‌ای نمی‌خورد.
  10. دوبیتی: مانند رباعی است که دارای وزن «مفاعیلُن، مفاعیلُن، مفاعیل» می‌باشد.
  11. چارپاره:
  12. نوحه:
  13. دودم(دم):
  14. زمزمه:

شعرشناسی : * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری قالب‌های شعر: *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیع‌بند * ترکیب‌بند * قطعه * رباعی سبک‌های شعر فارسی: * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو شاعران پارسی گو: قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14

کانون و پایگاه اصلی

امروزه محل اصلی این اتفاق مهم در شعر آیینی شهر قم است. محمد علی مجاهدی پدر شعر آیینی در حال حاضر است.

پانویس

منابع