رندان تشنه لب با مطلع زان یار دلنوازم شکریست با شکایت شعری از حافظ شیرازی (۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری) است که برخی معتقدند به صورت تلویحی در فضای مصیبت گونه درباره امام حسین(ع) سروده شده است. زبان این شعر کهن بوده و در یازده بیت با وزن مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن سروده شده است.
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | رندان تشنه لب |
نام شاعر | حافظ شیرازی |
قالب | غزل |
وزن | مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن |
موضوع | امام حسین(ع) |
زمان سرایش | قرن هشتم هجری قمری |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۱بیت |
متن شعر
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت | گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت | |
بی مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم | یا رب مباد کس را مخدومِ بی عنایت | |
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس | گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت | |
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا | سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت | |
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی | جانا روا نباشد خونریز را حمایت | |
در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود | از گوشهای برون آی ای کوکبِ هدایت | |
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود | زِنهار از این بیابان وین راهِ بینهایت | |
ای آفتابِ خوبان میجوشد اندرونم | یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت | |
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ | کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت | |
هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم | جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت | |
عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ | قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت[یادداشت ۱] |
مفهوم و درونمایه
بیت اول
در این بیت دو کلمه شکر و شکایت تضاد و همآوایی دارند.
بیت دوم
در این بیت دو کلمه خدمت و مخدوم جناس دارند.
بیت سوم
در این بیت دو کلمه ولی و ولایت جناس دارند. حافظ در بیت سوم رند را همان اولیاء الله میداند.
بیت پنجم
در این بیت غمزه (به معنای ناز و کرشمه) که هرچند به طور معمول جهت دلبری استفاده میشود اما حافظ بیان میکند که غمزهی یار جهت خون ریختن و کشتن اوست؛ از این رو از معشوق میخواهد که از چشمانش که در واقع خونریز و قتال وضع میباشند، حمایت نکند!
میتوان منظور از حمایت کردن معشوق از چشمانش را اشاره به مژگان معشوق دانست، گویی مژگان معشوق نیزه دارانی صف بسته هستند که از چشمانش مراقبت میکنند.
بیت ششم
در این بیت از دو صنعت معنوی بدیع یعنی استعاره و تلمیح استفاده شده است. شب شیاه به صورت استعاره از دنیای مادی و کوکب هدایت تلمیحی از آیه ۱۶ سوره نحل[یادداشت ۲] است.
بیت هشتم
آفتاب خوبان در این بیت استعاره از معشوق است. حافظ شیرازی از تضاد (پارادوکس) استفاده کرده است و از آفتاب که سایه را از بین میبرد، طلب سایه میکند.
بیت نهم
در این بیت دو کلمه نهایت و بدایت تضاد دارند.
معانی ابیات غزل
- از آن یار دلنواز تشكری به همراه شكایتی با هم دارم و اگر تو در عشق نكتهسنجی به این حكایت گوش فرادار.
- هر خدمتی كه كردم بدون مزد و منت بود. خدایا مخدوم بیالتفات نصیب كسی نشود.
- كسی به رندان قلندر توجهی ندارد گویی آنهایی كه اولیای صادق و یكرنگ را میشناختند از این ولایت رفتهاند.
- ای دل، دركمند سرزلف او نیفت زیرا در آنجا چه بسیار سرهای بریده بیگناه را خواهی یافت.
- با رضایت و تأیید تو چشمانت با غمزه و كرشمه سبب ریختن خون ما شد. عزیز من حمایت و پشتیبانی از خونریز روا وشایسته نیست.
- در این شب تیره و تار، راه مقصود و هدف را گم كردهام. این ستاره جدی هدایتگر برای راهنمایی من از گوشهیی سربرآور.
- به هر سو كه رفتم جز ترس و وحشت چیزی عایدم نشد. از این بیابان و راه بیپایان بپرهیز و برحذر باش.
- چگونه میتوان پایانی برای این راه تصور كرد. راهی كه در بدو امر از صد هزار منزل بیشتر به نظر میرسد.
- با اینكه سبب آبروریزی من شدهیی، روی از تو بر نمیگردانم، چرا كه تحمل ظلم و جور از دوست، بهتر از مراعات از طرف دشمن است.
- حتی اگر به مانند حافظ بتوانی قرآن را با چهارده روایت قرائت كنی، باز باید عشق به فریاد تو برسد (تا از راه عرفان رستگار شوی).
در اجراها
خوانندههایی همچون محمد رضا شجریان، علیرضا عصار، حسام الدین سراج، همایون شجریان، علیرضا افتخار و سالار عقیلی این شعر را اجرا کردهاند.
پانویس
منابع
یادداشتها
- ↑ در زمان حضرت رسول اكرم (ص) كاتبان وحی آیات نازل شده توسط نبی اكرم (ص) را مینوشتند لیكن به سبب متداول نبودن اعراب و نقطه و دستورات نحوی، اشكالاتی در قرائت پیش میآمد كه تا پیامبر (ص) در قید حیات بودند توسط ایشان رفع میشد. بعد از رحلت حضرت رسول اكرم (ص) و وفات بعضی از كاتبان، ضرورت تدوین نسخة صحیح قرآن حس شد و در زمان خلفاء اربعه در این امر مهم كوششهای پیگیر به عمل آمد. مبنای كار براین بود كه زیدبن ثابت كه خود یكی از كاتبان وحی بود یك هیئت 12 نفری از افراد صلاحیتدار را تشكیل و در طول مدت 6 سال 7 نسخه ازقرآن كریم تهیه و هر نسخه توسط یك قاری به بلادی ارسال شد تا مسلمین آن بلاد را تعلیم دهند. این هفت قاری هركدام دو راوی داشتند و قرائت قرآن بوسیله این چهارده راوی، متداول و به ما رسیده است و این مختصری است از چگونگی وشرح كتابت و قرائت و انتشار قرآن در صدر اسلام.
- ↑ وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ.