چشمهایت روضه خوانی میکند | اشکها را ساربانی میکند | |
آن افقهای نگاه زخمیات | کربلا را دشتبانی میکند | |
رفتی و در خیمههای تشنهلب | آب با آتش تبانی میکند | |
رفتی و در سرنوشت آبها | شرمساری حکمرانی میکند | |
پشت پرچین بلند علقمه | کیست آن که روضهخوانی میکند | |
یک نفر دارد ز مشک و دست تو | با دو بوسه قدردانی میکند |