امروز که روز دار و گیر است | می ده که پیاله دلپذیر است | |
چون جام دهی بما جوانان | اول بفلک بده که پیر است | |
از جام و سبو گذشت کارم | وقت خم و نوبت غدیر است | |
برد از نگهی دل همه خلق | آهوی تو سخت شیرگیر است | |
در عشوه آن دو آهوی چشم | گر شیر فلک بود، اسیر است | |
در چنبر آن دو هندوی زلف | خورشید سپهر دستگیر است | |
می نوش که چرخ پیر امروز | از ساغر خور پیاله گیر است | |
امروز بامر حضرت حق | بر خلق جهان علی امیر است | |
امروز بخلق گردد اظهار | آن سر نهان که در ضمیر است | |
آن پادشه ممالک جود | در ملک وجود بر سریر است | |
چندانکه بمدح او سرودیم | یک نکته ز صد نگفته بودیم |
دیگر اشعار منتخب: آن نور همیشه منجلی فاطمه است – آواز حزین باد پیغمبر کیست؟ – جابر این خاکی که عطرش از تو زائر ساخته