مسلک نيستیاز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی (فروردين ۱۳۶۶ خورشیدی) |
جز عشق تو، هيچ نيست اندر دل ما | عشق تو سرشته گشته اندر گِل ما | |
«اسفار » و «شفاء » ابن سينا نگشود | با آن همه جرّ و بحثها مشكِل ما | |
با شيخ بگو كه راه من باطِل خواند | بر حقّ تو لبخند زند باطِل ما | |
گر سالك او منازلی سير كند | خود مسلك نيستی بود منزل ما | |
صد قافله دلْ بار به مقصد بستند | بر جای بماند اين دل غافِل ما | |
گر نوح ز غرق سوی ساحل ره يافت | اين غرق شدن همی بود ساحِل ما |