متن شعر
ای از همه بریده بریده بریده تر | بنگر به پای تو نفس من بریده تر | |
از من دو دست بر کمر و از تو بر زمین | از تو دو دیده خونی و از من دو دیده تر | |
بالای پیکر پسرم خم شدم ولی | پائین جسم تو شده ام قد خمیده تر | |
من با امیدِ دیدنِ رویت دویده ام | اما عمود زن به سراغت دویده تر | |
داری برای مشکِ حرم ضجّه میزنی | مشکت دریده، بین دو ابرو دریده تر | |
رنگِ تمام منتظرانت پریده است | اما رباب از همه رنگش پریده تر |