زندانیان عشق چو شب را سحر کنند | از سوز شمع و اشک روانش خبر کنند | |
مانند غنچه سر به گریبان در آورند | شور و نوای بلبل شوریده سر کنند | |
چون سر به خشت یا که به زانوی غم نهند | یکباره سر ز کنگرهٔ عرش بر کنند | |
با آن شکسته حالی و بیبال و بیپری | تا آشیان قدس به خوبی سفر کنند | |
چون رهسپر شوند به سینای طور عشق | از شوق سینه را سپر هر خطر کنند | |
آنان کزین معامله هستند بیخبر | برگو که تا به مَحبَس هارون* نظر کنند | |
تا بنگرند گنج حقیقت به کنج غم | آن لعل خشک را به دُر اشک تر کنند | |
بر پا کنند حلقهٔ ماتم به یاد او | تا عرش و فرش را همه زیر و زبر کنند | |
آتش به عرصهٔ ملکوت قِدَم زنند | ملک حُدوث را ز غمش پر شرر کنند | |
تا شد به زیر سلسله سرحلقهٔ عقول | افتاد شور و غلغله در حلقهٔ عقول[۱] |
توضیح واژگان
- منظور از هارون در بیت ششم، هارون الرشید یکی از خلفای بنی العباس است.
- گونه(مناجات|مرثیه|مدح|پایه و تعلیمی|...)
- ویژگی(آرایه ادبی|تاثیرگذاری|جریان سازی مثل محتشم|فخامت وزانت متانت...)
در این شعر از آرایه ادبی براعت استهلال استفاده شده است.
«زندانیان عشق» نخستین بند از ترکیببند هفتبندی مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی در رثای حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) است. همنشینی دو کلمهٔ «هفت» و «بند» در این هفتبند فینفسه هنرمندانه است.
از آنجا که شهادت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) در ماه رجب واقع شده (که از ماههای برتر عبادی سال است) و از آنجا که عبادتها و مناجاتهای آن حضرت در زندان، فراز برجستهای از مرثیه و مدح ایشان است؛ شاعر، این اقتضائات را در نظر گرفته و فضاسازی هنرمندانهای با رنگ و بوی مناجات زندانیان و توصیف چگونگی به سحر رسیدن شب عاشقان در زندان انجام داده است.
در پنج بیت نخست، شعر به توصیف زندانیان عشق و حال و هوای آنان پرداخته و فضای مناجات گونهای که مناسب حال زندانیان و هم عاشقان وجه الهی باشد، ایجاد کرده است. در بیت ششم به طرز هنرمندانهای فضای اول به فضای زندان هارون(علیه اللعنه) پیوند میخورد و شعر، رنگ و بوی مرثیهٔ حضرت امام کاظم(علیهالسلام) به خود میگیرد.
مطلع این شعر از نمونههای خوب براعت استهلال است و شعرهای مرحوم غروی اصفهانی در استفاده از براعت استهلال قابل تأمل هستند.