ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد از
حافظ شیرازی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

موضوع: حضرت محمد(ص)
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شددل رمیده ما را رفیق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشتبه غمزه مسئله اموز صد مدَرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبافدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوستگدای شهرنگه کن که میر مجلس شد
خیال آب خضر بست و جام اسکندربه جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
طرب سرای محبَت کنون شود معمورکه طاق ابروی یارمنش مهندس شد
لب از ترَشح می پاک کن برای خداکه خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمودکه علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
چو زر عزیز وجودست نظم من آریقبول دولتیان کیمیای این مس شد
ز راه میکده یاران عنان بگردانیدچرا که حافظ ازین راه رفت و مفلس شد