شاه ما شاه است و نامش مرتضاست از
مولوی



در قالب قصیده

با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

موضوع: امیرالمومنین(ع)
شاه ما شاه است و نامش مرتضاستدر دو عالم شاه ما شیر خداست
شاه مارا برهمه شاهان شهی استشاه ما بر جمله شاهان پادشاست
غیر او دیگر تو خود شاهی مدانغیر حق بر هرکه می نازی خطاست
شاه ما آن شه که نامش حیدر استبر همه شاهان یقین فرمانرواست
چند گویی تو زشاهان مجازکه بدانی شاه شاهان شاه ماست
شاه شاهان جهان از ما طلبشاه جنّ و انس و شاه اولیاست
گنج حق در سینه ی آن شاه دانباب علمش گر همی خوانم رواست
شاه سلطانان عالم چون علیستیادگار مصطفای با صفاست
مصطفی را غیر او همدم نبوددر حقیقت راز دار مصطفاست
جمله ی شاهان عالم سر به سربر در این شاه ما همچون گداست
دو چراغند و ازیشان یک شعاعنور ایشان کی زیکدیگر جداست
آنکه در قرآن سراسر مدح اوهست خاصه زینتش در هل اتاست
شمس تبریزی تو حق دانسته ایجان ما با مصطفا و مرتضاست
مصطفی و مرتضی هردو یکی استتا نگویی تو زیکدیگر جداست
گرجدا دانی علی از مصطفیدشمن جانت خدای کبریاست
اهل بینش جملگی خود بر حق اندچشمه ی نورش علی مرتضاست