پس بیامد شاه معشوق الست از
یم فاطمی



در قالب غزل

موضوع: علی اکبر(ع)
پس بیامد شاه معشوق الستبر سر نعش علی اکبر نشست
چهر عالم تاب بنهادش به چهرشد جهان تا از قِران ماه و مهر
سر نهادش بر سر زانوی نازگفت کی بالید سرو سر فراز
ای درخشان اختر برج شَرَفچون شدی سهم حوادث را هدف
ای نگارین آهوی مشکین منبا تو روشن چشم عالم بین من
این بیابان جای خواب ناز نیستکایمن از صیاد تیر انداز نیست
خیز تا بیرون از این صحرا رویمنَک به سوی خیمه ی لیلا رویم
رفتی و بردی ز چشم باب، خواباکبرا بی تو جهان بادا خراب