یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست از
سیدحمیدرضا برقعی



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسن عسکری(ع)
یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیستکنج زندان بلا گریهٔ باران کم نیست
سامرایی شده‌ام، راه گدایی بلدملقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکندبر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتمبپذیرش، به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خون آبهماجرایی‌ست که در ایل تو چندان کم نیست
بوسهٔ جام به لب‌های تو یعنی این بارخیزران نیست ولی روضهٔ دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شدتا همین لحظه که خون گریهٔ باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون می گفتمکه مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست