تو کیستی که گرفتی به هر دلی وطنی
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | تو آن حسین غریبی |
نام شاعر | ناصرالدین شاه قاجار |
قالب | غزل |
موضوع | امام حسین(ع) |
مناسبت | مدح |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۲بیت |
تو کیستی که گرفتی به هر دلی وطنی مطلع شعری از ناصرالدین شاه قاجار در گونه مدح امام حسین(ع) است. این شعر در قالب غزل که در دوازده بیت سروده شده است.
متن شعر
تو کیستی که گرفتی به هر دلی وطنی | که نه در انجمنی نه برون ز انجمنی | |
جگر خراش عقیقی خراش بر جگری | سخن گداز و سخن آفرین و خوش سخنی | |
به هر صدف گهری و به هر گهر چمنی | که در نظر مه و منظور چشم مرد و زنی | |
محمدی نه علی نه حسن نه پس تو که یی؟ | تویی حسین که بویت وزد به هر چمنی | |
به بوی، همچو محمد به خوی، همچو علی | بدین مظهر داور به خُلق چون حَسنی | |
تو آن حسین غریبی که روز عاشورا | جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی | |
تو آن حسین وحیدی که زد لبان تو را | یزید چوب، همی گفت خوش لب و دهنی | |
تو آن حسین شهیدی که در کنار فرات | شدی شهید و نکردی ز آب، تر دهنی | |
تو آن حسین غریبی که زیر خنجر شمر | به فکر درد و غم شیعیان خویشتنی | |
بلی بلی تو همانی که روز عاشورا | دو صد مجادله کردی نبرده یک کفنی | |
تو آن حسین غریبی که خانۀ خولی | سرت میان تنور و جداست از بدنی | |
خموش (ناصردین) شو که زینب مضطَر | بگفت نیست به دوران ستم کشی چو منی |