لبان ما همه خشکاند و چشمها چه ترند
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | سعید بیابانکی |
قالب | غزل |
وزن | مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن |
موضوع | امام حسین(ع) |
مناسبت | مرثیه |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۷بیت |
لبان ما همه خشکاند و چشمها چه ترند مطلع شعری از سعید بیابانکی در گونه مرثیه درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب غزل در هفت بیت با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن سروده شده است.
متن شعر
لبان ما همه خشکاند و چشمها چه ترند | درون سینۀ من شعرها چه شعلهورند | |
نیامد آن که سبویی عطش بنوشدمان | هزار سال گذشتهست و چشمها به درند | |
چه رفته بر سرِ آن دستهای آبآور؟ | که خیمههای عطشسوز، تشنۀ خبرند | |
کجاییاند مگر این سران سرگردان؟ | که از تمام شهیدان روزگار، سرند | |
فراز نی، دو لبت را به سوختن وا کن | که شاعران به مضامین ناب، تشنهترند | |
شبی بیا به تسلّای این عزاخانه | که نالههای غریبانه بیتو بیاثرند | |
تو در میان غزلهای ما نمیگنجی | مفصّلی تو و این بیتها چه مختصرند |