عرق نبود که از چهرهات به زین میریخت
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | عرق نبود که از چهرهات به زین میریخت |
نام شاعر | عباس شاه زیدی |
قالب | غزل |
وزن | مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن |
موضوع | حضرت عباس (ع) |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۷ بیت |
منبع | به کسی دل باختهام |
عرق نبود که از چهرهات به زین میریخت شعر آیینی از عباس شاه زیدی، شاعر آیینی معاصر است. این شعر در هفت بیت غزل مدح و مرثیه درباره حضرت عباس(ع) سروده است. وزن این شعر آیینی مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن است.
متن شعر
عرق نبود که از چهرهات به زین میریخت | شرارههای دلت بود اینچنین میریخت | |
تو ایستاده چو ماهی مقابل خورشید | و از نگاه تو یک آسمان یقین میریخت | |
سلام یوسف امّالبنین خبر داری | که نام تو به دلم عشق آتشین میریخت؟ | |
مگر نه اینکه ملائک به سجده افتادند | همینکه طرح تو را هستیآفرین میریخت | |
لبت که آیۀ ایّاک نَعبدُ میخواند | ز بازوان تو ایّاک نستعین میریخت | |
نوشتهاند که از داغ دستهای تو خون، | به جای گریه برادر بر آستین میریخت | |
نمک به زخم دل من مزن مگو که عمود | چگونه بال و پرت را روی زمین میریخت |
پانویس
به کسی دل باختهام