یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرش

از ویکی تراث
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۱ توسط Eskandari (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =حال اطفال خود ای پیش‌رو قافله بین | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =جودی خراسانی | قالب =غزل | وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن | موضوع =وقایع شهر شام | مناسبت =ورود کاروان کربلا به شهر شام | زمان سرایش = م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
حال اطفال خود ای پیش‌رو قافله بین
اطلاعات شعر
نام شاعرجودی خراسانی
قالبغزل
وزنمفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
موضوعوقایع شهر شام
مناسبتورود کاروان کربلا به شهر شام
زمان سرایشمعاصر
زبانفارسی
تعداد ابیات۱۱بیت


یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرش را شاعر آیینی جودی خراسانی درباره حضرت زینب(س) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در یازده بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن می‌باشد.

متن شعر

یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرشکشم آهی که فتد در دل گردون، شررش
کام نادیده ز ایّام که در اوّل عمرسوخت از داغِ غمِ مادر و جدّ و پدرش
بود در ماتم جدّ و پدر و مادر خویشکه شد از بهر حسن، معجر نیلی به سرش
پاره‌های جگر ‌زار حسن را در طشتچون نظر کرد ز غم، پاره شد از غم، جگرش
چشم او بود هنوز از غم دوران، خونینکه سوی کوفه کشانید، قضا و قدرش
خیمه‌اش گشت به پا، چون به لب شطّ فراتجاری آمد شط دیگر ز دو چشمان ترش
چاک زد پیرهن و خاک به سر کرد، چو دیدبی‌‌سر افتاده تن پاک دو نورس‌ پسرش
شش برادر به یکی روز همه بی‌‌سر دیدکه ز بار غم هر یک، چو کمان شد، کمرش
اکبر و قاسم و عبّاس و حسین کشته و شدخولی و حرمله و شمر و سنان، هم‌سفرش
روزِ وارد شدن شام، شب از گریه نخفتبس که بارید به سر، سنگ ز هر بام و درش
«جودیا»! اشک تو و آه تو، بی‌حاصل نیستاین نهالی است که در حشر، بیابی ثمرش

پانویس

منابع