تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | عماد خراسانی |
قالب | غزل |
موضوع | عرفانی |
مناسبت | مناجات |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۸ بیت |
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد را عماد خراسانی سروده است. این شعر در قالب غزل در گونه مناجات در هشت بیت سروده شده است.
متن شعر
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد | حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد | |
نیست دیگر به خرابات،خرابی چون من | باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد | |
حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند | زخم و بر زخم ، نمک پاشد و مرهم ببرد | |
آن که بر دامن احسان تو اش دسترسی ست | به دهان،خاکش اگر نام ز حاتم ببرد | |
زنگ چل ساله آیینه ما گر چه بسی ست | آتشی همدم ما کن که به یک دم ببرد | |
رنج عمری،همه هیچ است اگر وقت سفر | رخ نماید که مرا با دل خرّم ببرد | |
من ندانم چه نیازی ست تو را با همه قدر | که غمت دل ز پریزاده و آدم ببرد | |
جان فدای دل دیوانه که هر شب بر ِِتوست | کاش جاوید،بدان کوی،مرا هم ببرد | |
ذکر من نام دلارای حبیب است عماد | نیست غم،دوست اگر نام مرا کم ببرد |