تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | غلامرضا شکوهی |
قالب | غزل |
وزن | مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن |
موضوع | حضرت زهرا(س) |
مناسبت | ولادت حضرت زهرا(س) |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۹بیت |
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد مطلع شعری مدح گونه از غلامرضا شکوهی درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در قالب غزل در شش بیت با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن در نه بیت سروده شده است.
متن شعر
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد | بهار در قدمت برگ و بار میریزد | |
ز چشم گرم تو خورشید، نور میگیرد | چو مِهرِ روی تو بر شام تار میریزد | |
به زیر پای تو، ای یاس گلشن یاسین | نسیم عشق، گل انتظار میریزد | |
چو عطر آمدنت را به سینه میکارند، | ز روی آینۀ دل، غبار میریزد | |
به باغ، حضرت گل دست و روی میشوید | چو طرح یاد تو در جویبار میریزد | |
نگاه عاطفه از بس به انتظار نشست | ز دست هر مژهاش آبشار میریزد | |
چراغ گل به شبستان باغ میتابد | چو اشک شوق تو، بر لالهزار میریزد | |
تو سر رسیدی و از شوق، گیسوان درخت | به روی آینۀ چشمهسار میریزد | |
شمیم نام تو وقتی سفر کند با باد | گلاب از نفس روزگار میریزد |