مدينه با تو به ماهي دگر نياز نداشت
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | محمدجواد غفور زاده |
قالب | غزل |
موضوع | حضرت زهرا(س) |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۷بیت |
مدينه با تو به ماهي دگر نياز نداشت مطلع شعری از محمدجواد غفور زاده درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در قالب غزل و در گونه مصیبت با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن و در هفت بیت سروده شده است.
متن شعر
مدينه با تو به ماهي دگر نياز نداشت | به روشنايي صبح و سحر نياز نداشت | |
تو زهره ي فلکي رشک ماه و پرويني | که با تو چرخ به شمس و قمر نياز نداشت | |
مسافري که نگاه تو بود بدرقه اش | خداي را به دعاي سفر نياز نداشت | |
دعاي نيمه شبت سير آسمان مي کرد | که اين پرستوي عاشق به پر نياز نداشت | |
بهشت روي زمين خانه ي گلين تو بود | که ناز فضّه خريد و به زر نياز نداشت | |
حکايت دل تنگ تو را توان پرسيد | ز لاله اي که به خون جگر نياز نداشت | |
وجود پاک تو مي سوخت از شراره ي غم | دگر به شعله ي قهر و شرر نياز نداشت | |
گريستن ز تو آموخت ابر پاييزي | دگر به خواهش از چشم تر نياز نداشت | |
براي سبز شدن گلبُن محبت و عشق | به اشک زمزم از اين بيشتر نياز نداشت | |
ميان چشمه ي اشک تو عکس زينب بود | اگر شب تو به قرص قمر نياز نداشت | |
سپهر سينه ات از غم ستاره باران بود | به يادگاري گل ميخ در نياز نداشت | |
حرير دست تو مجروح بود از دستاس | به تازيانه ي بيدادگر نياز نداشت |