گذار ساعتی ای خصم بدمنش به منش
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | گذار ساعتی |
نام شاعر | جودی خراسانی |
قالب | غزل |
موضوع | امام حسین(ع) |
مناسبت | مرثیه |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۸بیت |
گذار ساعتی ای خصم بدمنِش به مَنَش مطلع شعری از جودی خراسانی در گونه مرثیه درباره امام حسین(ع) است. این شعر در قالب غزل درهشت بیت سروده شده است.
متن شعر
گذار ساعتی، ای خصم بدمنِش به مَنَش | کز آب دیده کنم چاره، زخمهای تنش | |
بده اجازه بَرَم سوی سایه، پیکر او | که آفتاب نسوزد، جراحت بدنش | |
در آتشم من از این غم که از عطش، دم مرگ | بلند، جای نَفَس بود، دود از دهنش | |
به کهنه پیرهنی کرد او قناعت و آه! | که بعد مرگ، برون آورند از بدنش | |
به بوی پیرهنی قانعم ز یوسف خویش | ولی نه یوسفم اینک بود، نه پیرهنش | |
طمع بریدم از او، آن زمان، من ناکام | که دوخت سوزن پیکان، به هم لب و دهنش | |
مراست آرزوی گفتوگوی او امّا | ز نوک نی شنوم، بعد از این مگر سخنش | |
اگر به تربت «جودی» گذر کنی روزی | عجب مدار، اگر نافه آید از کفنش |