ز بعد معرفت کردگار لم یزلى
ز بعد معرفت کردگار لم یزلى | نبى شناسم و آن گه على و آل على | |
خداست آن که تعقّل نمودن کُنهش | بُرون نهاده قدم از حدود محتملى | |
نبى است آن که بُود در مدارس تحقیق | برى کتاب کمالش ز نکته جدلى | |
على است آن که گدازد ز برق لمعه تیغ | حسود را، که کند نقد بوتراب على |
پانویس
دیوان قصاید و غزلیات، نظامى گنجوى، به کوشش سعید نفیسى، ص ۳۴۹