ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد
ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد از اشعار توحیدی مناجاتی عالم شاعر مولوی است. این شعر در قالب غزل و در وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن و فضای شعری عرفانی، معنوی در پنج بیت سروده شده است.
متن شعر
ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد | وی نفس جفا پیشه هنگام وفا آمد | |
بنگر به سوی روزن بگشای درِ توبه | پرداخته کن خانه، هین نوبت ما آمد | |
از جرم و جفاجویی چون دست نمیشویی؟ | بر روی بزن آبی میقات صلا آمد | |
زین قبله به یاد آری چون رو به لحد آری | سودت نکند حسرت آنگه که قضا آمد | |
زین قبله بجو نوری تا شمع لحد باشد | آن نور شود گلشن چون نور خدا آمد |