ای نسیم صبح خوشبو می‌رسی

از ویکی تراث
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۳ توسط Z.khansari (بحث | مشارکت‌ها)

گفت زینب ما اسیران، عزّ و جاهی داشتیم از
شیخ بهایی



در قالب مثنوی

موضوع: امام علی(ع)

گفت زینب ما اسیران، عزّ و جاهی داشتیم را عالم شاعر شیخ بهایی درباره امام علی(ع) در هفت سروده است. این شعر در قالب مثنوی و در گونه عرض ادب و منقبت است.

متن شعر

ای نسیم صبح خوشبو می‌رسیاز کدامین منزل و کو می‌رسی؟
می‌فزاید از تو جانها را طربتو مگر می‌آیی از ملک عرب؟
تازه گردید از تو جان مبتلاتو مگر کردی گذر از کربلا؟
می‌رسد از تو نوید لاتخفمی‌رسی گویا ز درگاه نجف
بارگاه مرقد سلطان دینحیدر صفدر، امیرالمؤمنین
حوض کوثر، جرعه‌ای از جام اوعالم و آدم، فدای نام او
یارب امید بهائی را برآرتا کند پیش سگانش، جان نثار


پانویس

منابع