خدا گر بار ایمان تو را سنجد سر مویی
متن شعر
خدا گر بار ایمان تو را سنجد سر مویی | به میزان عمل، سالم نمیماند ترازویی | |
کنار حسن تو جنات تجری تحته الانهار | به مشتی سبزه میماند که روئیده لب جویی | |
قدت در روزگار شعب خم شد لحظه در لحظه | ولی نگذاشتی از غم بیفتد خم بر ابرویی | |
علی ابن ابیطالب علی نامش سه گام از تو | عقب تر گام برمیدارد از روی ادب گویی | |
تو چون اصحاب کهفی در مثل تاریخ میگوید | از اسلامت نبرده هیچ موقع دشمنت بویی | |
اگر اسلام باقی ماند سویی همتت بود و | خدیجه ثروتش سویی علی تیغ خمش سویی | |
غزل در محضر رب قصیده عرض تکلیف است | مگر بخشد به من عیب قوافی را ز پر گویی |