مستی عاشق
مستی عاشقاز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی |
دل كه آشفته ی روی تو نباشد دل نيست | آنكه ديوانه ی خال تو نشد عاقل نيست | |
مستی عاشق دلباخته از باده ی توست | بجز اين مستيم، از عمر دگر حاصل نيست | |
عشق روی تو، در اين باديه افكند مرا | چه توان كرد كه اين باديه را ساحل نيست | |
بگذر از خويش، اگر عاشق دلباخته ای | كه ميان تو و او، جز تو كسی حايل نيست | |
رهرو عشقی اگر خرقه و سجّاده فكن | كه بجز عشق، تو را رهرو اين منزل نيست | |
اگر از اهل دلی، صوفی و زاهد بگذار | كه جز اين طايفه را، راه در اين محفل نيست | |
بر خَمِ طرّه ی او چنگ زنم چنگزنان | كه جز اين حاصل ديوانه ی لا يعقل نيست | |
دست من گير و، از اين خرقهی سالوس رهان | كه در اين خرقه، بجز جايگه جاهل نيست | |
علم و عرفان، به خرابات ندارد راهی | كه به منزلگه عشّاق ره باطل نيست |