برای خواندن اول یاد میگیرند الفبا را | | الفبا یافتم در متن قرآن نام زهرا را |
خدا از خلق عالم بیت زهرا بود مقصودش | | بنا کرد از اضافات همان گِل، کهکشانها را |
ستون خانه را تا عرش بالا برد و نادانها | | بنا کردند پای آن بنا، دیوار حاشا را |
چه میفهمد کسی این در برای شخص پیغمبر | | تداعی میکند دروازۀ عرش معلا را |
اگر توحیدشان را با حضور قلب میخواندند | | نمیانداختند امروز پشت گوش «اسری» را |
اگر یکبار میخواندند کوثر را چه میدیدند؟ | | مقام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را |
چه میبینم خدا! وا شد به جایی پای بعضیهاکه بیرخصت محمد هم به آن نگذاشته پا را | | {{{2}}} |
دری را با لگد وا میکنند اکنون که میکائیل | | از آن در میبرد هر روز و هر شب رزق دنیا را |
دری را با لگد وا میکنند اکنون که عزرائیل | | بر آن با نیت قربت کشیده بال و پرها را |
اگر در بشکند شاید بفهمند اهل این کوچه | | که در یک تُنگ جا دادهست پیغمبر دو دریا را |
اگر بیرون بیاید از غلاف صبرِ حیدر، تیغ | | حریفی نیست بین جمعیت این مرد تنها را |
ولی مولا شدن تنها به تیغ و زورِ بازو نیست | | خدا این بار میخواهد بسنجد صبر مولا را |
نگردید ای جماعت! قبر زهرا را نمییابید! | | علی تنها درون سینه جا میداد غمها را |