ویران سرایم امشب شد میهمان سرایم

از ویکی تراث
ویران سرایم امشب شد میهمان سرایماز غلامرضا سازگاردر قالب غزلموضوع: حضرت رقیه(س)
ویران سرایم امشب شد میهمان سرایماین جا که خیزران نیست قرآن بخوان برایم
هر شب صدات کردم امشب دعات کردمیا در برم بمانی یا همرهت بیایم
زهرا عذار نیلی نگشود بهر حیدرمن هم به محضر تو صورت نمی گشایم
گر افکنی جدایی در بین جسم و جانمدیگر به جان زهرا از خود مکن جدایم
من دختر حسینم هم سنگر حسینمماه صفر محرم شام است کربلایم
خواهم در این خرابه دور سرت بگردمدیوار گشته حائل زانو شده عصایم
دیشب به شوق وصلت تا صبح گریه کردمامشب بگو اسیران گریند در عزایم
کی گفته در خرابه شب ها گرسنه خفتمبعد از تو بوده هر شب خون جگر غذایم
دانی چرا عدویم تا حد مرگ می زدفهمیده بود از اول من دخت مرتضایم
تا دور او بگردم تا دست او ببوسمای کاش همرهت بود عموی با وفایم
هر چند روسیاهم آلوده گناهممولا بگیر دستم من میثم شمایم