نمایش مبدأ برای فصل بهار شد بیا تا به خم آوریم رو

{{سرصفحه
 | مطلع=فصل بهار شد بیا تا به خم آوریم رو
 | نام شعر=
 | شاعر = شاطرعباس صبوحی
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 | بخشی از مجموعه اشعار =
 |قالب =غزل
 |وزن =  فاعلاتن مفاعلن فعلن
 |موضوع = عرفانی
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی = 
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}
{{شعر}}
{{ب|فصل بهار شد بیا تا به خم آوریم رو|کز سر شط خُم کِشیم آب طَرَب سبو سبو}}
{{ب|گریه نمی‌دهد امان تا به تو من بیان کنم|قصهٔ جور زلف تو، نکته به نکته مو به مو}}
{{ب|دعوی حسن می‌کند، چهرهٔ گل به گلستان|یار کجاست تا شود پیش حریف روبرو}}
{{ب|راندهٔ دیر و کعبه ام، نیست به هر طرف نظر|چون نشود ستاره جو کوچه به کوچه، کو به کو}}
{{ب|بوی عبیر زلف تو، در پس پرده خیال|کرده ز چشم تو نهان، غنچه مثال توبتو}}
{{ب|هان ز جفای دوستان رفته صبوحی غمین|چون نرود ز دست غم، خانه به خانه سو به سو}}
{{پایان شعر}}