با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر =اینجا نیا | نام شاعر =مریم سعادتمند | قالب =غزل | وزن =مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن | موضوع =حضرت مسلم(ع) | مناسبت =نهم ذی الحجه | زمان سرایش = معاص...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
{{ب|با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر|اینجا نیا، دیگر نداری خانه در این شهر}} | {{ب|با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر|اینجا نیا، دیگر نداری خانه در این شهر}} | ||
{{ب|یادم میآید تا کجاها کیسهای نان را|میبرد آن شبها علی بر شانه در این شهر}} | {{ب|یادم میآید تا کجاها کیسهای نان را|میبرد آن شبها علی بر شانه در این شهر}} | ||
{{ | {{ب|وقتی تمام مردمانش عاقلاند ای عشق|پیدا نخواهی کرد یک دیوانه در این شهر}} | ||
{{ب|آواره، گشتم کوچهها را یک یک اما نیست|جز طوعه هرگز قامتی مردانه در این شهر}} | {{ب|آواره، گشتم کوچهها را یک یک اما نیست|جز طوعه هرگز قامتی مردانه در این شهر}} | ||
{{ب|هرکس که روزی نامهٔ یاری برایت داد|شد نیزهدار لشکر بیگانه در این شهر}} | {{ب|هرکس که روزی نامهٔ یاری برایت داد|شد نیزهدار لشکر بیگانه در این شهر}} | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{ب|این نامه از مسلم به دستت میرسد اما|کشتند او را ناجوانمردانه در این شهر}} | {{ب|این نامه از مسلم به دستت میرسد اما|کشتند او را ناجوانمردانه در این شهر}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۰
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | اینجا نیا |
نام شاعر | مریم سعادتمند |
قالب | غزل |
وزن | مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن |
موضوع | حضرت مسلم(ع) |
مناسبت | نهم ذی الحجه |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۷بیت |
با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر مطلع شعری از مریم سعادتمند درباره حضرت مسلم(ع) است. این شعر در قالب غزل و در گونه مرثیه با وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن فعلن و در هفت بیتسروده شده است.
متن شعر
با اینکه روزی داشتی کاشانه در این شهر | اینجا نیا، دیگر نداری خانه در این شهر | |
یادم میآید تا کجاها کیسهای نان را | میبرد آن شبها علی بر شانه در این شهر | |
وقتی تمام مردمانش عاقلاند ای عشق | پیدا نخواهی کرد یک دیوانه در این شهر | |
آواره، گشتم کوچهها را یک یک اما نیست | جز طوعه هرگز قامتی مردانه در این شهر | |
هرکس که روزی نامهٔ یاری برایت داد | شد نیزهدار لشکر بیگانه در این شهر | |
دورت بگردم بادهای شام آوردند | انگار با خود قحطی پروانه در این شهر | |
این نامه از مسلم به دستت میرسد اما | کشتند او را ناجوانمردانه در این شهر |