بوی بهشت میوزد از کربلای تو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| نام شعر = | | نام شعر = | ||
| نام شاعر = ریاضی یزدی | | نام شاعر = ریاضی یزدی | ||
| قالب = | | قالب = قصیده | ||
| وزن = | | وزن = مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن | ||
| موضوع = | | موضوع = امام حسین(ع) | ||
| مناسبت = | | مناسبت = | ||
| زمان سرایش = | | زمان سرایش = | ||
| زبان = | | زبان = فارسی | ||
| تعداد ابیات = | | تعداد ابیات = ۱۵بیت | ||
| منبع = | | منبع = | ||
}} | }} | ||
'''بوی بهشت میوزد از کربلای تو''' مطلع شعری از [[سیدمحمدعلی ریاضی]] یزدی در پانزده بیت سروده شده است. | '''بوی بهشت میوزد از کربلای تو''' مطلع شعری از شاعر آیینی [[سیدمحمدعلی ریاضی]] یزدی است. این شعر در قالب قصیده در گونه منقبت و مرثیه درباره امام حسین(ع) است این شعر در پانزده بیت با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن سروده شده است. | ||
==متن شعر== | ==متن شعر== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]] | |||
[[رده:شعر در قالب قصیده]] | |||
[[رده:شعرهای کهن]] |
نسخهٔ ۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۱
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | ریاضی یزدی |
قالب | قصیده |
وزن | مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن |
موضوع | امام حسین(ع) |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۱۵بیت |
بوی بهشت میوزد از کربلای تو مطلع شعری از شاعر آیینی سیدمحمدعلی ریاضی یزدی است. این شعر در قالب قصیده در گونه منقبت و مرثیه درباره امام حسین(ع) است این شعر در پانزده بیت با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن سروده شده است.
متن شعر
بوی بهشت میوزد از کربلای تو | ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو | |
دیوانهوار، آمدهام تا به قتلگاه | وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو | |
در حیرتم چه شد که نشد آسمان خراب | وقتی شنید نالۀ واغربتای تو | |
خورشید و ماه و جنّ و ملک خون گریستند | وقتی میان لُجّۀ خون بود جای تو | |
رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا | شد کعبۀ حقیقیِ دل، کربلای تو | |
اجر هزار عمره و حج در طواف توست | ای مروه و صفا به فدای صفای تو | |
با گفتنِ «رضاً بِقَضائِک» به قتلگاه | شد متّحد رضای خدا با رضای تو | |
تا با نماز خوف تو گردد قبول حق | شد سجدهگاه اهل یقین خاک پای تو | |
تو هرچه داشتی به خدا دادی ای حسین! | فردا خداست -جَلّ جَلالُه- جزای تو | |
اندر مِنا ذبیح یکی بود و زنده رفت | ای صد ذبیح کشته شده در منای تو | |
برخیز و باز بر سرِ نی آیهای بخوان | ای من فدای آن سرِ از تن جدای تو | |
خون خداست خونِ تو و جز خدای نیست | ای کشتۀ خدا! به خدا، خونبهای تو | |
ما را خشوع بندگی آموز، چون خداست | در مجلس عزای تو صاحبعزای تو | |
آنجا که حدّ ممکن و واجب بُوَد، تویی | ای منتهای اوج بشر، ابتدای تو |