عالم آراست چو از پرتو انوار حسین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|عالم آراست چو از پرتو انوار حسین|هرکجا بود دلی گشت هوادار حسین}} | {{ب|عالم آراست چو از پرتو انوار حسین|هرکجا بود دلی گشت هوادار حسین}} | ||
ای خوشا سوم شعبان که در این روز عزیز|هستی آرایش نو یافت ز انوار حسین}} | {{ب|ای خوشا سوم شعبان که در این روز عزیز|هستی آرایش نو یافت ز انوار حسین}} | ||
عقل سرگشته از آن است که چون در عالمرسم| شد دایرهی عشق ز پرگار حسین}} | {{ب|عقل سرگشته از آن است که چون در عالمرسم| شد دایرهی عشق ز پرگار حسین}} | ||
نور حق بود که خاموش نگردد هرگز|هست در هر دو سرا گرمی بازار حسین}} | {{ب|نور حق بود که خاموش نگردد هرگز|هست در هر دو سرا گرمی بازار حسین}} | ||
نامش آتش به دل عارف و عامی زد و باز|با خبر کس نشد از حرمت بسیار حسین}} | {{ب|نامش آتش به دل عارف و عامی زد و باز|با خبر کس نشد از حرمت بسیار حسین}} | ||
از سر صدق قدم چون به ره دوست نهاد|محو تا حشر نخواهد شدن آثار حسین}} | {{ب|از سر صدق قدم چون به ره دوست نهاد|محو تا حشر نخواهد شدن آثار حسین}} | ||
پرتو ذات خدا هست حسین بن علی|منکر حق شود آن کو کند انکار حسین}} | {{ب|پرتو ذات خدا هست حسین بن علی|منکر حق شود آن کو کند انکار حسین}} | ||
تا نمودار شود جلوهی یزدان خوشتر|اهرمن صحنه بیاراست به پیکار حسین}} | {{ب|تا نمودار شود جلوهی یزدان خوشتر|اهرمن صحنه بیاراست به پیکار حسین}} | ||
او حیات ابدی داشت توان گفت آری|کرد با خویش ستم خصم ستمکار حسین}} | {{ب|او حیات ابدی داشت توان گفت آری|کرد با خویش ستم خصم ستمکار حسین}} | ||
فاتح هر دو سرا کشتهی عاشورا بود |گشت مغلوب ابد دشمن خونخوار حسین}} | {{ب|فاتح هر دو سرا کشتهی عاشورا بود |گشت مغلوب ابد دشمن خونخوار حسین}} | ||
زنده از نهضت خونین حسین است اسلام|عقل و عشقند ستایشگر کردار حسین}} | {{ب|زنده از نهضت خونین حسین است اسلام|عقل و عشقند ستایشگر کردار حسین}} | ||
چشم گردون که بود خیرهی جانبازیها|کس نبیند به وفاداری انصار حسین}} | {{ب|چشم گردون که بود خیرهی جانبازیها|کس نبیند به وفاداری انصار حسین}} | ||
اشک مهلت ندهد تا به لب آرم سخنی|از جوانمردی جانسوز علمدار حسین}} | {{ب|اشک مهلت ندهد تا به لب آرم سخنی|از جوانمردی جانسوز علمدار حسین}} | ||
ای ابا الفضل که فضل از تو فضیلتها یافت|نخل آراسته بودی تو به گلزار حسین}} | {{ب|ای ابا الفضل که فضل از تو فضیلتها یافت|نخل آراسته بودی تو به گلزار حسین}} | ||
دو علی را پسر فاطمه در راه خدای|داد و سجّاد بشد قافله سالار حسین}} | {{ب|دو علی را پسر فاطمه در راه خدای|داد و سجّاد بشد قافله سالار حسین}} | ||
دشمن رذل، ستم هرچه فزونتر میکرد|غافل از دوست نمیشد دل بیدار حسین}} | {{ب|دشمن رذل، ستم هرچه فزونتر میکرد|غافل از دوست نمیشد دل بیدار حسین}} | ||
من که شرمندهی بیحاصلی خویشتنم|کی توانم سخنی گفت سزاوار حسین}} | {{ب|من که شرمندهی بیحاصلی خویشتنم|کی توانم سخنی گفت سزاوار حسین}} | ||
فخرم این است که بدانند که «ناظر زاده»|چاکری هست کمر بسته به دربار حسین}} | {{ب|فخرم این است که بدانند که «ناظر زاده»|چاکری هست کمر بسته به دربار حسین}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۷
عالم آراست چو از پرتو انوار حسین | هرکجا بود دلی گشت هوادار حسین | |
ای خوشا سوم شعبان که در این روز عزیز | هستی آرایش نو یافت ز انوار حسین | |
عقل سرگشته از آن است که چون در عالمرسم | شد دایرهی عشق ز پرگار حسین | |
نور حق بود که خاموش نگردد هرگز | هست در هر دو سرا گرمی بازار حسین | |
نامش آتش به دل عارف و عامی زد و باز | با خبر کس نشد از حرمت بسیار حسین | |
از سر صدق قدم چون به ره دوست نهاد | محو تا حشر نخواهد شدن آثار حسین | |
پرتو ذات خدا هست حسین بن علی | منکر حق شود آن کو کند انکار حسین | |
تا نمودار شود جلوهی یزدان خوشتر | اهرمن صحنه بیاراست به پیکار حسین | |
او حیات ابدی داشت توان گفت آری | کرد با خویش ستم خصم ستمکار حسین | |
فاتح هر دو سرا کشتهی عاشورا بود | گشت مغلوب ابد دشمن خونخوار حسین | |
زنده از نهضت خونین حسین است اسلام | عقل و عشقند ستایشگر کردار حسین | |
چشم گردون که بود خیرهی جانبازیها | کس نبیند به وفاداری انصار حسین | |
اشک مهلت ندهد تا به لب آرم سخنی | از جوانمردی جانسوز علمدار حسین | |
ای ابا الفضل که فضل از تو فضیلتها یافت | نخل آراسته بودی تو به گلزار حسین | |
دو علی را پسر فاطمه در راه خدای | داد و سجّاد بشد قافله سالار حسین | |
دشمن رذل، ستم هرچه فزونتر میکرد | غافل از دوست نمیشد دل بیدار حسین | |
من که شرمندهی بیحاصلی خویشتنم | کی توانم سخنی گفت سزاوار حسین | |
فخرم این است که بدانند که «ناظر زاده» | چاکری هست کمر بسته به دربار حسین |