کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند
  | مطلع=کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
| شاعر = مرشد چلویی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =مرشد چلویی
  | بخشی از دیوان =
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | قالب =غزل
  | قالب =غزل
  | وزن =  
  | وزن =  
  | موضوع =امام حسین(ع)
  | موضوع =امام حسین(ع)
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
  | بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۱۰بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =
| یادداشت =
}}
}}
{{شعر}}


'''کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند''' را شاعر آیینی [[مرشد چلویی]] درباره امام حسین(ع) سروده است. این شعر آیینی در گونه مدح و در ده بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل می‌باشد.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{ب|کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند|سر به‌ راه دوست داده، با بدن خوابیده‌اند}}
{{ب|کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند|سر به‌ راه دوست داده، با بدن خوابیده‌اند}}
{{ب|در گلستان شهادت، یک‌به‌یک مانند گل|پاره‌پاره در جوار «ذوالمنن» خوابیده‌اند}}
{{ب|در گلستان شهادت، یک‌به‌یک مانند گل|پاره‌پاره در جوار «ذوالمنن» خوابیده‌اند}}
خط ۳۰: خط ۲۹:
{{ب|«ساعیا»! با چشم حق‌بین، بین که یاران حسین|جمله یک روحند لیکن تن‌به‌تن خوابیده‌اند}}
{{ب|«ساعیا»! با چشم حق‌بین، بین که یاران حسین|جمله یک روحند لیکن تن‌به‌تن خوابیده‌اند}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۳

کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اند از
مرشد چلویی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)
کشتگان عشق بی‌‌غسل و کفن خوابیده‌اندسر به‌ راه دوست داده، با بدن خوابیده‌اند
در گلستان شهادت، یک‌به‌یک مانند گلپاره‌پاره در جوار «ذوالمنن» خوابیده‌اند
در کنار شاه اقلیم امامت، روی خاکبا تن صد پاره، هفتاد و دو تن خوابیده‌اند
احمد و قاسم چو عبدالله، پهلوی حسینبا تن صد چاک و با وجه حسن خوابیده‌اند
سرزمین کربلا یعنی حسین‌آباد عشقمردمانش جمله با یک پیرهن خوابیده‌اند
جان‌نثاران شه دین، ساکنان بزم قُرببی‌کس و بی‌خانمان، دور از وطن خوابیده‌اند
گر خزان شد گلسِتان مصطفی، فخر زمننو‌گلانش، تشنه‌لب در آن چمن خوابیده‌اند
چنگ ننْوازید امشب، لشگر! از بهر خداکاهل‌بیت شاه، در «بیت ‌الحزن» خوابیده‌اند
ای صبا! آهسته‌تر می‌ران به دشت کربلاکودکان در خیمه با حُزن و مِحن خوابیده‌اند
«ساعیا»! با چشم حق‌بین، بین که یاران حسینجمله یک روحند لیکن تن‌به‌تن خوابیده‌اند