۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{سرصفحه | ||
| | | مطلع=میآید از سمت غربت اسبی که تنهای تنهاست | ||
| | | نام شعر= | ||
| | | شاعر = محمدعلی مجاهدی | ||
| | | مصحح = | ||
| | | بخشی از دیوان = | ||
| بخشی از مجموعه اشعار = | |||
| قالب = غزل | | قالب = غزل | ||
| وزن =مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن | | وزن =مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن | ||
| موضوع = امام حسین(ع) | | موضوع = امام حسین(ع) | ||
| | | قبلی = | ||
| | | بعدی = | ||
| | | سال خورشیدی = | ||
| | | سال میلادی = | ||
| | | سال قمری = | ||
| یادداشت = | |||
}} | }} | ||
{{شعر} | |||
{{ب|میآید از سمت غربت اسبی که تنهای تنهاست|تصویرِ مردی که رفتهست، در چشمهایش هویداست}} | {{ب|میآید از سمت غربت اسبی که تنهای تنهاست|تصویرِ مردی که رفتهست، در چشمهایش هویداست}} | ||
{{ب|یالش که همزاد موج است، دارد فراز و فرودی|امّا فرازی که بشکوه، امّا فرودی که زیباست}} | {{ب|یالش که همزاد موج است، دارد فراز و فرودی|امّا فرازی که بشکوه، امّا فرودی که زیباست}} | ||
خط ۳۳: | خط ۳۱: | ||
==نکته ای از شعر== | ==نکته ای از شعر== | ||
شعر با توصیف بازگشت ذوالجناح از سمت غربت آغاز میشود، ذوالجناحی که داغ شهادت مولایش در چشمهای او جاری است و در زبان نگاهش پیامی برای همگان به همراه دارد؛ این که در عرصههایی که فرداست، مردی خواهدآمد و خواهد تاخت. آری؛ حتا در نگاه این اسب، نگاه امید و انتظاری روشن پیداست . ..اگر نگاه منصفی در صدد برشمردن جاذبههای این شعر باشد، قطعاً یکی از آن هزاران، قالب خاص روایت در شعر است که از توصیف ذوالجناح و دشت خونین کربلا آغاز میشود و با گریزی هوشمندانه،ذهن مخاطب را با مفهوم انتظار پیوند میدهد؛ این پیوند مقدس که ریشه در باورهای ولایی شاعر دارد، شعر را از مرز مکان و زمان خارج ساخته است؛ و به راستی راز شکوه و عظمت این شعر، جز این است؟! | شعر با توصیف بازگشت ذوالجناح از سمت غربت آغاز میشود، ذوالجناحی که داغ شهادت مولایش در چشمهای او جاری است و در زبان نگاهش پیامی برای همگان به همراه دارد؛ این که در عرصههایی که فرداست، مردی خواهدآمد و خواهد تاخت. آری؛ حتا در نگاه این اسب، نگاه امید و انتظاری روشن پیداست . ..اگر نگاه منصفی در صدد برشمردن جاذبههای این شعر باشد، قطعاً یکی از آن هزاران، قالب خاص روایت در شعر است که از توصیف ذوالجناح و دشت خونین کربلا آغاز میشود و با گریزی هوشمندانه،ذهن مخاطب را با مفهوم انتظار پیوند میدهد؛ این پیوند مقدس که ریشه در باورهای ولایی شاعر دارد، شعر را از مرز مکان و زمان خارج ساخته است؛ و به راستی راز شکوه و عظمت این شعر، جز این است؟! | ||