با دیدن تو به اشتباه افتادند: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی تراث
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =با دیدن تو به اشتباه افتادند | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =سیدعلی نقیب | قالب = رباعی | وزن =مفعول مفاعیل مفاعیلن فع | موضوع =حضرت عباس(ع) | مناسبت = | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعداد ابیات = ۲بیت...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات شعر
    {{سرصفحه
      | عنوان =با دیدن تو به اشتباه افتادند
      | مطلع= با دیدن تو به اشتباه افتادند
      | تصویر =  
      | نام شعر=
      | توضیح تصویر =  
    | شاعر = سیدعلی نقیب
      | نام شعر =
      | مصحح =  
      | نام شاعر =سیدعلی نقیب
      | بخشی از دیوان =
      | قالب = رباعی
      | بخشی از مجموعه اشعار =
      | وزن =مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
      |قالب = رباعی
      | موضوع =حضرت عباس(ع)
      |وزن = مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
      | مناسبت =
      |موضوع = حضرت عباس(ع)
      | زمان سرایش = معاصر
      | قبلی =
      | زبان = فارسی
    | بعدی =  
      | تعداد ابیات = ۲بیت
      | سال خورشیدی =  
      | منبع =
      | سال میلادی =
      | سال قمری =  
      | یادداشت =
    }}
    }}


    '''با دیدن تو به اشتباه افتادند''' مطلع شعری از سروده های شاعر آیینی، [[سیدعلی نقیب]] درباره حضرت عباس(ع) است.
    این شعر آیینی در قالب رباعی و در وزن مفعول مفاعیل مفاعیلن فع سروده شده است.
    ==متن شعر==
    {{شعر}}
    {{شعر}}
    {{ب|با دیدن تو به اشتباه افتادند|آن‌ها که سوی فرات راه افتادند}}
    {{ب|با دیدن تو به اشتباه افتادند|آن‌ها که سوی فرات راه افتادند}}
    {{ب|تصویر تو آن لحظه که بر آب افتاد|با سنگ همه به جانِ ماه افتادند}}
    {{ب|تصویر تو آن لحظه که بر آب افتاد|با سنگ همه به جانِ ماه افتادند}}
    {{پایان شعر}}
    {{پایان شعر}}
    ==پانویس==
    ==منابع==
    [[رده:شعر با موضوع حضرت عباس(ع)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۵۵

    با دیدن تو به اشتباه افتادند از
    سیدعلی نقیب



    در قالب رباعی

    با وزن مفعول مفاعیل مفاعیلن فع

    موضوع: حضرت عباس(ع)


    با دیدن تو به اشتباه افتادندآن‌ها که سوی فرات راه افتادند
    تصویر تو آن لحظه که بر آب افتادبا سنگ همه به جانِ ماه افتادند