آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سرصفحه
{{سرصفحه
  | عنوان =آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را
  | مطلع=آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را
  | شاعر =  وحدت کرمانشاهی
  | شاعر =  وحدت کرمانشاهی
  | مصحح =  
  | مصحح =  
خط ۱۴: خط ۱۴:
  | یادداشت =
  | یادداشت =
}}
}}
'''آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را''' از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی [[وحدت کرمانشاهی]] است. این شعر در قالب غزل و در وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در ده سروده شده است.
== متن شعر ==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را|سیل جنون در ربود رخت عبادات را}}
{{ب|آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را|سیل جنون در ربود رخت عبادات را}}
خط ۳۰: خط ۲۶:
{{ب|وحدت از این پس مده دامن رندان ز دست|صرف خرابات کن جمله اوقات را}}
{{ب|وحدت از این پس مده دامن رندان ز دست|صرف خرابات کن جمله اوقات را}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
== پانویس ==
== منابع ==
[[رده:اشعار عرفانی]]
[[رده:اشعار توحیدی]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۲

(قرن سیزدهم خورشیدی)

آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را از
وحدت کرمانشاهی

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: عرفانی
آتش عشقم بسوخت خرقه طامات راسیل جنون در ربود رخت عبادات را
مسئله عشق نیست درخور شرح و بیانبه که به یکسو نهند لفظ و عبارات را
دامن خلوت ز دست کی دهد آن کو که یافتدر دل شب‌های تار ذوق مناجات را
هر نفسم چنگ و نی از تو پیامی دهدپی نبرد هر کسی رمز اشارات را
جای دهید امشبم مسجدیان تا سحرمستم و گم کرده‌ام راه خرابات را
دوش تفرج‌کنان خوش ز حرم تا به دیررفتم و کردم تمام سیر مقامات را
غیر خیالات نیست عالم و ما کرده‌ایماز دم پیر مغان رفع خیالات را
خاک‌نشینان عشق بی مدد جبرئیلهر نفسی می‌کنند سیر سماوات را
بر سر بازار عشق کس نخرد ای عزیزاز تو به یک جو هزار کشف و کرامات را
وحدت از این پس مده دامن رندان ز دستصرف خرابات کن جمله اوقات را